subcompact


(اتومبیل) بسیار کوچک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an automobile smaller in size than a compact.

جمله های نمونه

1. I rent a subcompact when I'm travelling alone because it saves on gas.
[ترجمه گوگل]وقتی به تنهایی سفر می کنم یک ساب کامپکت کرایه می کنم زیرا باعث صرفه جویی در مصرف بنزین می شود
[ترجمه ترگمان]وقتی تنها سفر می کنم یک subcompact اجاره می کنم، چون گاز می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The company also plans a new sub-compact in the spring.
[ترجمه گوگل]این شرکت همچنین در بهار یک زیرمجموعه جدید را در نظر دارد
[ترجمه ترگمان]این شرکت همچنین در نظر دارد در بهار یک مجتمع جدید جمع و جور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A subcompact weekly rate, excluding taxes, insurance and petrol, can be a mere £5
[ترجمه گوگل]نرخ هفتگی کوچک، بدون احتساب مالیات، بیمه و بنزین، می تواند فقط 5 پوند باشد
[ترجمه ترگمان]نرخ هفتگی subcompact، به استثنای مالیات، بیمه و بنزین می تواند تنها ۵ پوند باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We needed a subcompact, and this was the best one you could buy for under $ 000.
[ترجمه گوگل]ما به یک ساب کامپکت نیاز داشتیم و این بهترین چیزی بود که می‌توانستید با قیمت زیر 000 دلار بخرید
[ترجمه ترگمان]ما به یک subcompact احتیاج داشتیم و این بهترین چیزی بود که میتونستی زیر ۱۰۰۰ دلار بخری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Audi wants to add another subcompact model to its range.
[ترجمه گوگل]آئودی می خواهد مدل ساب کامپکت دیگری را به مجموعه خود اضافه کند
[ترجمه ترگمان]ایودی می خواهد یک مدل subcompact دیگر به محدوده آن اضافه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Fiesta is a spiffy-enough $300 subcompact, available in four-door sedan and five-door hatchback models.
[ترجمه گوگل]فیستا یک ساب کامپکت 300 دلاری است که در مدل های سدان چهار در و هاچ بک پنج در موجود است
[ترجمه ترگمان]Fiesta یک spiffy - ۳۰۰ دلاری است که در سدان ۴ در و مدل های پنج door موجود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This slickly styled subcompact has been a top seller in Europe since late 200
[ترجمه گوگل]این ساب کامپکت شیک از اواخر سال 200 در اروپا پرفروش بوده است
[ترجمه ترگمان]این ماشین به سبک slickly از اواخر سال ۲۰۰ میلادی در اروپا به فروش می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Their research shows that a subcompact car from Geely or a number of other Chinese brands lost between 60% and 65% of its value after three years.
[ترجمه گوگل]تحقیقات آنها نشان می دهد که یک خودروی ساب کامپکت از جیلی یا تعدادی دیگر از برندهای چینی پس از سه سال بین 60 تا 65 درصد از ارزش خود را از دست داده است
[ترجمه ترگمان]تحقیقات آن ها نشان می دهد که یک ماشین subcompact از Geely یا تعدادی از برنده ای چینی دیگر بین ۶۰ تا ۶۵ درصد از ارزش خود را پس از سه سال از دست داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ford launched its Fiesta, an all new subcompact, in March, and the car helped Ford's overall sales grow 50% in 200to 29 825 vehicles, according to an estimate by J. D. Power.
[ترجمه گوگل]فورد فیستای خود را که یک خودروی فرعی کاملاً جدید است، در ماه مارس عرضه کرد و این خودرو به رشد 50 درصدی فروش کلی فورد در 200 به 29825 خودرو کمک کرد، طبق برآورد J D Power
[ترجمه ترگمان]طبق برآورد جی فورد، فورد Fiesta خود را در ماه مارس راه اندازی کرد و اتومبیل به فروش کلی فورد در حدود ۵۰ % در ۲۰۰ الی ۲۹ وسیله نقلیه کمک کرد د قدرت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You could buy a subcompact car to drive for the rest of your life. Or get behind the wheel of a 98 million-yuan Maybach model for a day.
[ترجمه گوگل]شما می توانید یک ماشین ساب کامپکت بخرید تا تا آخر عمر رانندگی کنید یا یک روز پشت فرمان یک مدل مایباخ 98 میلیون یوانی بنشینید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید برای بقیه عمرتان یک ماشین subcompact بخرید یا پشت فرمان یک مدل Maybach yuan - برای یک روز باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is an all new subcompact car from Nissan and will be a 2007 year model.
[ترجمه گوگل]این خودروی کاملا جدید ساب کامپکت از نیسان است و مدل سال 2007 خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این یک خودروی subcompact جدید از نیسان است و یک مدل سال ۲۰۰۷ خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Instead, we headed straight for the local car-rental office and hired ourselves a zippy purple subcompact.
[ترجمه گوگل]در عوض، مستقیماً به سمت دفتر کرایه اتومبیل محلی حرکت کردیم و یک ساب کامپکت بنفش زیپ‌رنگ را استخدام کردیم
[ترجمه ترگمان]در عوض، مستقیما به سمت اداره اجاره ماشین محلی رفتیم و خودمان را به عنوان یک subcompact ارغوانی رنگ اجاره کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Bigger discounts offered by some brands have helped, as have new offerings like the Chevrolet Sonic, a subcompact car, and a bevy of redesigned models from Chrysler.
[ترجمه گوگل]تخفیف‌های بزرگ‌تر ارائه‌شده توسط برخی از برندها کمک کرده است، مانند پیشنهادات جدیدی مانند شورولت سونیک، یک خودروی ساب کامپکت، و مجموعه‌ای از مدل‌های بازطراحی‌شده کرایسلر
[ترجمه ترگمان]تخفیف های عمده ای که توسط برخی از برندها ارائه شد، به عنوان یک محصول جدید مانند شورلت سونیک درایو، ماشین subcompact و گروهی از مدل های دوباره طراحی از کرایسلر ارایه شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Honda and its joint-venture partner, Guangzhou Automobile Group Co., plan to launch the Linian subcompact sedan next year.
[ترجمه گوگل]هوندا و شریک جوینت ونچر آن، گروه خودروسازی گوانگژو، قصد دارند سدان ساب کامپکت Linian را در سال آینده عرضه کنند
[ترجمه ترگمان]هوندا و شریک سرمایه گذاری مشترک این شرکت قصد دارند سال آینده سدان subcompact Linian را راه اندازی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس