subcategory

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: combined form of category.

جمله های نمونه

1. Each of its seven major options is arranged into subcategories with brief descriptions.
[ترجمه گوگل]هر یک از هفت گزینه اصلی آن در زیر شاخه هایی با توضیحات مختصر مرتب شده است
[ترجمه ترگمان]هر یک از هفت گزینه اصلی آن با توصیف های خلاصه در زیر شاخه ها قرار داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The second subcategory of blood-to-blood contact is transmission by receipt of contaminated blood transfusions or of contaminated blood products.
[ترجمه گوگل]دومین زیرمجموعه تماس خون به خون، انتقال از طریق دریافت خون آلوده یا فرآورده های خونی آلوده است
[ترجمه ترگمان]دومین زیر شاخه تماس خون به خون با دریافت انتقال خون آلوده و یا فراورده های خونی آلوده منتقل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Of course, the three subcategories overlap, somewhat, and so are not mutually exclusive.
[ترجمه گوگل]البته، این سه زیرمجموعه تا حدودی با هم همپوشانی دارند و بنابراین متقابل نیستند
[ترجمه ترگمان]البته این سه زیر شاخه ها تا حدی با هم همپوشانی دارند و به همین ترتیب به طور متقابل انحصاری نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The final assumption, which is actually a subcategory of the second assumption, may be a bit more tenuous.
[ترجمه گوگل]فرض نهایی، که در واقع زیرمجموعه ای از فرض دوم است، ممکن است کمی ضعیف تر باشد
[ترجمه ترگمان]فرض نهایی که در واقع زیر شاخه فرض دوم است، ممکن است کمی دقیق تر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. OCD, he explains, is simply a subcategory of what we all do every single day. Melinda Wenner Letting Go of God by Julia Sweeney.
[ترجمه گوگل]او توضیح می‌دهد که OCD صرفاً زیرمجموعه‌ای از کارهایی است که همه ما هر روز انجام می‌دهیم ملیندا ونر رها کردن خدا اثر جولیا سوینی
[ترجمه ترگمان]او توضیح می دهد: OCD، تنها یک زیرشاخه از کاری است که همه ما هر روز انجام می دهیم ملیندا Wenner، به دست جولیا سوئینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You could argue that rock opera is a subcategory of the concept album.
[ترجمه گوگل]می توانید استدلال کنید که اپرای راک زیرمجموعه ای از آلبوم مفهومی است
[ترجمه ترگمان]شما می توانید استدلال کنید که اپرا راک یک زیر شاخه از آلبوم مفهوم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Three-dimensional printing is either synonymous with or a subcategory of additive manufacturing, depending on whom you ask.
[ترجمه گوگل]چاپ سه بعدی یا مترادف یا زیر شاخه تولید افزودنی است، بسته به اینکه از چه کسی بپرسید
[ترجمه ترگمان]چاپ سه بعدی یا مترادف با یا زیر گروه تولید مواد افزودنی، بسته به چه کسی شما می پرسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Erythrocytosis is a subcategory of hemochromatosis.
[ترجمه گوگل]اریتروسیتوز زیر مجموعه ای از هموکروماتوز است
[ترجمه ترگمان]Erythrocytosis یک subcategory از آهن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The paper introduces several problems in drawing up cash flow table by working manuscript. Its emphasis is on how to draw up adjusting subcategory.
[ترجمه گوگل]این مقاله مشکلات متعددی را در تهیه جدول جریان نقدی توسط نسخه خطی کار معرفی می‌کند تاکید آن بر چگونگی ترسیم زیرمجموعه تنظیم است
[ترجمه ترگمان]این مقاله چندین مشکل را در طراحی جدول جریان نقدینگی با دست نوشته کار معرفی می کند تاکید آن بر چگونگی تنظیم زیر شاخه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] زیرکاتگوری، زیررسته

انگلیسی به انگلیسی

• subgroup within a larger category

پیشنهاد کاربران

( خرده فروشی ) کالای موجود در گروه کالا
سلسه مراتب به این شرح است:
assortment - مجموعه کالای گزینش شده که به چند category - گروه کالا تقسیم می شود و در آن چند item - کالا وجود دارد که به این کالاها subcategory گفته می شود.
زیرمجموعه
زیر مقوله ( زبانشاسی )
زیرشاخه
sub به عنوان پیشوندبه معنی زیر، تحت، پایین، فرو میباشد و category به معنای طبقه دسته و رده ( group in a complete system ) میباشد بنابراین در کنار یکدیگر به معنی زیر شاخه هستند

بپرس