subbase


(زیرترین بخش پایه ی مجسمه یا ستون و غیره) زیرپایه، زیر بن، زیر بنا، بنیاد، قرارگاه

جمله های نمونه

1. While holding the cone, tighten the subbase screws.
[ترجمه گوگل]در حالی که مخروط را نگه داشته اید، پیچ های زیرپایه را محکم کنید
[ترجمه ترگمان]در حالی که مخروط را گرفته، پیچ های subbase را سفت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Current uses by subbase layer and color pigments, varnishes tier.
[ترجمه گوگل]کاربردهای فعلی لایه زیربنایی و رنگدانه های رنگی، لایه لاک
[ترجمه ترگمان]کاربردهای فعلی توسط لایه subbase و رنگدانه های رنگ، tier varnishes استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The top surface of the subbase shall have the required shape, super elevation, levels and grades, and shall be everywhere within the tolerances specified in Table
[ترجمه گوگل]سطح بالایی زیرپایه باید شکل، ارتفاع فوق العاده، سطوح و درجه های لازم را داشته باشد و در همه جا در محدوده تلورانس های مشخص شده در جدول باشد
[ترجمه ترگمان]سطح بالای of باید شکل مورد نیاز، ارتفاع فوق العاده، سطح و درجات را داشته باشد و در همه جا در بازه مجاز تعیین شده در جدول قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Pine wood piles strengthening slush soft soil subbase is introduced on the basis of a major blow-off box culvert project.
[ترجمه گوگل]شمع های چوب کاج برای تقویت زیرپایه خاک نرم لجن بر اساس یک پروژه بزرگ بلوک باکس بلوک معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]Pine چوبی تقویت کننده خاک نرم و نرم subbase براساس طرحی بزرگ از یک پروژه کانال \"منفجر شده\" معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Silt and clay is the main fillings of high - qulity subbase in our country.
[ترجمه گوگل]سیلت و خاک رس پرکننده اصلی زیرپایه با کیفیت بالا در کشور ما می باشد
[ترجمه ترگمان]خاک رس و رس، پر کردن مواد پر جنب و جوش در کشور ما هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is concluded that the asphalt treated base pavement can improve the temperature condition in the layer of semi-rigid base material and lower the thermal stress in the bottom of subbase.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری می‌شود که روسازی پایه آسفالتی می‌تواند شرایط دما را در لایه مواد پایه نیمه سخت بهبود بخشد و تنش حرارتی را در کف زیرپایه کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری می شود که سنگفرش درمان شده آسفالت می تواند شرایط دما را در لایه مواد پایه نیمه سخت بهبود بخشد و فشار گرمایی را در پایین of کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This paper describes the strength mechanism, requirements for raw material and material properties of cement stabilized graded broken stone subbase( base).
[ترجمه گوگل]این مقاله مکانیسم استحکام، الزامات مواد خام و خواص مواد زیرپایه سنگ شکسته درجه بندی شده با سیمان را تشریح می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله مکانیزم قدرت، الزامات مواد خام و خواص مواد تشکیل دهنده سیمان stabilized شده و مدرج (پایه)را توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. So the void ratio method is feasible in compaction control of subbase.
[ترجمه گوگل]بنابراین روش نسبت خالی در کنترل تراکم زیرپایه امکان پذیر است
[ترجمه ترگمان]بنابراین روش نسبت خلا در فشرده سازی کنترل of امکان پذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The article discusses how to improve the planeness of pavement mainly from subgrade, pavement subbase and the mixing, spreading and rolling of asphalt mixing material.
[ترجمه گوگل]این مقاله نحوه بهبود سطح روسازی را عمدتاً از طریق زیرسازی، زیرپایه روسازی و اختلاط، پخش و نورد مواد اختلاط آسفالت مورد بحث قرار می‌دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بحث در مورد چگونگی ارتقا سطح پیاده رو به طور عمده از subgrade، پیاده رو subbase و مخلوط کردن، پخش و پخش مواد مخلوط شده آسفالت می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is a common phenomenon that lime - fly - ash stabilized - aggregates acts as the base and subbase of highways.
[ترجمه گوگل]این یک پدیده رایج است که آهک - بادی - خاکستر تثبیت شده - سنگدانه ها به عنوان پایه و زیربنای بزرگراه ها عمل می کنند
[ترجمه ترگمان]پدیده ای رایج است که توده های خاکستر - خاکستر - خاکستر به عنوان پایه و subbase بزرگراه ها عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] زیر اساس - زیر بستر - زیرپی
[زمین شناسی] زیر اساس (راه)، زیربنا، بنیاد
[ریاضیات] زیرپایه

پیشنهاد کاربران

زیر بنا
subbase ( حمل‏ونقل درون شهری - جاده ای )
واژه مصوب: زیراساس
تعریف: لایه یا لایه‏هایی از مواد مشخص با ضخامت معین که برای تقویت قشر اساس بر روی خاکریز یا بستر قرار می‏گیرد

بپرس