stylized

جمله های نمونه

1. His beginning position was stylized Sicily Defence.
[ترجمه ابوذر] پوزیشن اولیۀ وی سبک خاصی از دفاع سیسیلی بود.
|
[ترجمه گوگل]موقعیت اولیه او دفاع از سیسیل بود
[ترجمه ترگمان]موقعیت آغازین او دفاع از سیسیل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The rock drawings depict a variety of stylized human, bird and mythological figures and patterns.
[ترجمه گوگل]نقاشی‌های سنگی انواع شخصیت‌ها و نقش‌های اسطوره‌ای انسان، پرنده و اسطوره‌ای را به تصویر می‌کشند
[ترجمه ترگمان]نقاشی های سنگی طیف متنوعی از شخصیت های انسانی، پرندگان و شخصیت های افسانه ای را به تصویر می کشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This new dress is the stylized design of the 18th century.
[ترجمه گوگل]این لباس جدید طرح سبک شده قرن هجدهم است
[ترجمه ترگمان]این لباس جدید طراحی خاص قرن ۱۸ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They embodied the sun in stylized forms in their jewelry and praised it in folk songs and myths.
[ترجمه گوگل]آنها خورشید را به شکل های تلطیف شده در جواهرات خود مجسم می کردند و آن را در ترانه ها و اسطوره های عامیانه ستایش می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها خورشید را به شکل خاصی در جواهرات خود تجسم کرده و آن را در آوازهای عامیانه و افسانه ها مورد ستایش قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The beginnings of a stylized way to pour and drink tea can be found in this period.
[ترجمه گوگل]سرآغاز یک روش تلطیف شده برای ریختن و نوشیدن چای را می توان در این دوره یافت
[ترجمه ترگمان]آغاز یک روش خاص برای ریختن چای و نوشیدن چای را می توان در این دوره یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Intellectual fado is a more stylized form and is sung in the salons and by the students of Lisbon and Coimbra Universities.
[ترجمه گوگل]فادوی فکری شکلی سبک تر است و در سالن ها و توسط دانشجویان دانشگاه های لیسبون و کویمبرا خوانده می شود
[ترجمه ترگمان]پرورش ذهنی یک فرم more است و در سالونها و توسط دانشجویان لیسبون و دانشگاه های کویمبرا خوانده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Waterfowl and stylized papyrus flowers recur, as do simplified outlines of chariots.
[ترجمه گوگل]پرندگان آبزی و گل‌های پاپیروس سبک‌شده، مانند طرح‌های ساده ارابه‌ها، تکرار می‌شوند
[ترجمه ترگمان]waterfowl و گل های papyrus stylized دوباره تکرار می شوند، مانند خطوط ساده شده از chariots
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. John Hunt developed a more stylized form of briefing.
[ترجمه گوگل]جان هانت شکل تلطیف شده تری از بریفینگ ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]جان هانت شکل دیگری از جلسه توجیهی را ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. One painting, covering several walls, shows stylized vultures, with huge broom-like wings and human feet.
[ترجمه گوگل]یکی از نقاشی‌ها که چندین دیوار را پوشانده است، کرکس‌هایی را با بال‌های بزرگ جارو مانند و پای انسان نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]یک نقاشی، که چندین دیوار را پوشانده است، لاش خور را نشان می دهد، با بال های بزرگ جاروب و پاهای انسانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The tablets are covered with finely carved and stylized figures, which seem to be a form of picture writing.
[ترجمه گوگل]لوح ها با نقش های ریز کنده کاری شده و سبک پوشیده شده اند که به نظر می رسد شکلی از نگارش تصویر باشد
[ترجمه ترگمان]این لوح ها با قالب های حکاکی شده ظریف و به سبک خاصی پوشیده شده اند که به نظر می رسد نوعی از نوشته های تصویری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Here's one of the beautiful, stylized wheels on the Case traction engine.
[ترجمه گوگل]در اینجا یکی از چرخ‌های زیبا و شیک‌شده روی موتور کششی Case آورده شده است
[ترجمه ترگمان]در اینجا یکی از مدل های زیبا و به سبک خاص بر روی موتور کشش مورد نظر وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. After the summarization of stylized facts of China's business fluctuations, two dynamic stochastic general equilibrium (DSGE for short hence force) models were established.
[ترجمه گوگل]پس از جمع‌بندی حقایق تلطیف‌شده از نوسانات تجاری چین، دو مدل تعادل عمومی تصادفی پویا (DSGE برای کوتاه‌مدت بنابراین نیرو) ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]پس از خلاصه سازی واقعیت های stylized در نوسانات تجاری چین، دو تعادل کلی تصادفی تصادفی (DSGE برای مدل های کوتاه مدت)ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Under a microscope, it resembles a stylized Navaho rug or the aerial view of a railroad switching yard.
[ترجمه گوگل]زیر یک میکروسکوپ، شبیه یک فرش سبک ناواهو یا نمای هوایی یک حیاط تعویض راه آهن است
[ترجمه ترگمان]در زیر میکروسکوپ، آن شبیه به قالیچه Navaho یا نمای هوایی یک محوطه سوییچ راه اهن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They say Chinese classical theater abounds in stylized conventions.
[ترجمه گوگل]آنها می گویند که تئاتر کلاسیک چینی در کنوانسیون های تلطیف شده فراوان است
[ترجمه ترگمان]آن ها می گویند که تئاتر کلاسیک چینی در کنوانسیون های مختلف به وفور وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Dubai's coast has grown garish with stylized beachfront lots for the wealthy.
[ترجمه گوگل]سواحل دبی با محوطه های ساحلی شیک شده برای ثروتمندان، زیبا شده است
[ترجمه ترگمان]ساحل دبی به گونه ای پر زرق و برق به همراه تعداد زیادی از ثروتمندان ساحلی برای ثروتمندان رشد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• something that is stylized uses various artistic or literary conventions in order to create an effect, instead of being natural, spontaneous, or true to life.

پیشنهاد کاربران

دارای سبک خاص ( و غیر طبیعی )
روشمند / روش مند
شیوه پردازی شده
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : style / stylize
✅️ اسم ( noun ) : style / styling / stylishness / stylist / stylistics / stylization
✅️ صفت ( adjective ) : stylish / stylistic / stylized
✅️ قید ( adverb ) : stylishly / stylistically
پر نقش و نگار
تلطیف شده
سبْک مند
سبْک پردازی شده
دارای سبْک
برخوردار از سبْک
stylized ( باستان شناسی )
واژه مصوب: مسبّک
تعریف: ویژگی آثار و دست ساخته های جوامع ابتدایی و باستانی که به لحاظ سبکی از سنتی غیرواقع گرا پیروی می کنند که در آن اشکال طبیعی به صورت هندسی و اغراق آمیز ساده شده است
تصنعی، ساختگی، غیرطبیعی
دارای سبک
سبک پردازی شده
سبک دهی شده
مسبَک
سبک وار شدن، به روش یا سبک خاصی درآوردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس