stye

/staɪ//staɪ/

معنی: گل مژه، سنده سلام
معانی دیگر: طب گل مژه

جمله های نمونه

1. The stye opens, draining discharge or pus into the eye.
[ترجمه گوگل]گل مژه باز می شود و ترشحات یا چرک را به داخل چشم می ریزد
[ترجمه ترگمان]The باز می شود و تخلیه یا چرک به چشم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. And after risk adjustment, the performance of stock stye open-ended funds is also better than the market benchmark portfolios.
[ترجمه گوگل]و پس از تعدیل ریسک، عملکرد صندوق‌های سرمایه باز سهام نیز بهتر از پرتفوی‌های معیار بازار است
[ترجمه ترگمان]و بعد از تطبیق ریسک، عملکرد صندوق های سهام باز شده نیز نسبت به پورتفولیوهای معیار بازار بهتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objectives To investigate the characteristic of coping stye in depression before and after hospitalization.
[ترجمه گوگل]اهداف بررسی ویژگی های مقابله ای گل مژه در افسردگی قبل و بعد از بستری
[ترجمه ترگمان]اهداف برای بررسی ویژگی of مقابله در افسردگی قبل و بعد از بستری شدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I'd like something for a stye, too.
[ترجمه گوگل]من هم چیزی برای گل مژه می خواهم
[ترجمه ترگمان] من هم یه چیزی رو برای \"stye\" دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The performance of the stock stye open-ended funds has not relative persistence persistence and absolute persistence on the whole.
[ترجمه گوگل]عملکرد صندوق‌های بازپایه سهام دارای ماندگاری نسبی نیست و در مجموع از ماندگاری مطلق برخوردار نیست
[ترجمه ترگمان]عملکرد صندوق های سهام با دوام نسبی تداوم مقاومت ثابت و پایداری مطلق در کل را ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. About fifty percent of stock stye open-ended funds have abilities of market timing, but their abilities of market timing are not significant.
[ترجمه گوگل]حدود پنجاه درصد از صندوق‌های سرمایه باز سهام دارای قابلیت زمان‌بندی بازار هستند، اما توانایی آنها در زمان‌بندی بازار قابل توجه نیست
[ترجمه ترگمان]حدود ۵۰ درصد از سرمایه اولیه سهام دارای قابلیت زمان بندی بازار هستند، اما توانایی های آن ها در زمان بازار قابل توجه نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This article Approaches problems including the design of colour collocation, the conformity between media and content, and the unity of stye and distribution, etc.
[ترجمه گوگل]این مقاله به مشکلاتی از جمله طراحی ترکیب رنگ، انطباق بین رسانه و محتوا، و وحدت سبک و توزیع و غیره می پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله مشکلات موجود از جمله طراحی همنشینی رنگی، انطباق بین رسانه و محتوا و وحدت of و توزیع و غیره را Approaches
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. According to the research results, the earning rate of stock stye open-ended funds in our country is higher than that of market benchmark portfolios on the whole.
[ترجمه گوگل]بر اساس نتایج تحقیق، نرخ سود صندوق‌های سرمایه‌گذاری باز سهام در کشور ما بیشتر از سبدهای معیار بازار در کل است
[ترجمه ترگمان]با توجه به نتایج این تحقیق، نرخ سود سهام در کشور ما بالاتر از نرخ سود سهام معیار بازار در کل کشور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گل مژه (اسم)
sty, stye

سنده سلام (اسم)
sty, stye

انگلیسی به انگلیسی

• swollen inflammation on the edge of the eyelid
a stye is an infection of the skin at the bottom of an eyelash, which makes the eyelid red and swollen.

پیشنهاد کاربران

✅ گل مژه : عبارت است از آبسه کوچک و پر از چرک غدد فولیکول مو در پلک .
گل مژه
a bump that develops on the eyelid or at the base of the eyelashes. A bacterial infection is the cause of most styes.

بپرس