sty

/ˈstaɪ//staɪ/

معنی: گل مژه، جای خوک یا گراز، طویلهخوک، سنده سلام، در طویله قرار دادن
معانی دیگر: خوکدانی، طویله ی خوک، n : جای خوک یاگراز، n : طب گل مژه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: sties
(1) تعریف: a pen for swine; pigpen.

(2) تعریف: any filthy place.
مشابه: dump, pit
اسم ( noun )
حالات: sties, styes
• : تعریف: a small, swollen inflammation on the edge of the eyelid.

جمله های نمونه

1. Loud grunts were coming from the pig sty.
[ترجمه گوگل]غرغرهای بلندی از جوجه خوک می آمد
[ترجمه ترگمان]صدای بلند از طویله خوک به گوش می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Litter in the pig sty has bedded down.
[ترجمه گوگل]بستر در گودال خوک بستری شده است
[ترجمه ترگمان]Litter در طویله جای مناسبی برای خوابیدن پیدا کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She penned them in a sty and gave them acorns to eat.
[ترجمه گوگل]آنها را در گلدان نوشت و به آنها بلوط داد تا بخورند
[ترجمه ترگمان]آن ها را در طویله حک کرد و میوه بلوط به آن ها داد تا بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We all lived in this sty, just off Wimbledon Hill.
[ترجمه گوگل]همه ما در این گودال، درست در نزدیکی ویمبلدون هیل زندگی می کردیم
[ترجمه ترگمان]همه ما توی این محله توی \"ویمبلدون هیل\" زندگی می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Twenty years cleaning up his sty and filling his trough and he's off.
[ترجمه گوگل]بیست سال در حال تمیز کردن گلدانش و پر کردن حفره اش و او خاموش است
[ترجمه ترگمان]بیست سال داشت sty را مرتب می کرد و آبشخور او را پر می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The sty is blocked, and the injection can't flow through.
[ترجمه گوگل]گل مژه مسدود شده است و تزریق نمی تواند از آن عبور کند
[ترجمه ترگمان]The مسدود شده و تزریق جریان نمی تواند از آن عبور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I'd like something for a sty.
[ترجمه گوگل]من چیزی می خواهم برای گل ریز
[ترجمه ترگمان]یه چیزی برای طویله دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A sty should not be confused with a blocked tear duct.
[ترجمه گوگل]گل مژه را نباید با مجرای اشکی مسدود شده اشتباه گرفت
[ترجمه ترگمان]طویله نباید با مجرای اشک مسدود شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A week after tetanic needle is hit, sty needle appears red urticant phenomenon, be allergic?
[ترجمه گوگل]یک هفته پس از اصابت سوزن کزاز، سوزن گل مژه پدیده کهیر قرمز ظاهر می شود، آیا حساسیت دارید؟
[ترجمه ترگمان]یک هفته پس از آن که سوزن سوزنی شکل می گیرد، سوزن sty، پدیده urticant قرمز به نظر می رسد، آلرژی دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He builds sty in tea garden.
[ترجمه گوگل]او در باغ چای گل می‌سازد
[ترجمه ترگمان]توی باغ چای طویله می سازه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. External hordeolum: An external hordeolum (sty) is an acute small staphylococcal abscess of a lash follicle and its associated gland of Zeis of Moll.
[ترجمه گوگل]هوردئولوم خارجی: هوردئولوم خارجی (sty) یک آبسه کوچک استافیلوکوکی حاد فولیکول مژه و غده مرتبط با آن Zeis of Moll است
[ترجمه ترگمان]hordeolum خارجی: یک hordeolum خارجی (sty)یک دمل بزرگ staphylococcal از follicle lash و غده مرتبط آن مول از مول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Sty fester how won't cure grow beehive to organize?
[ترجمه گوگل]چگونه نمی خواهد رشد کندو را به سازماندهی درمان کند؟
[ترجمه ترگمان]چه جوری درمان رو پرورش میده که درمان رو درمان نمی کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Your room is like a pig sty.
[ترجمه گوگل]اتاق شما مانند گل خوک است
[ترجمه ترگمان]اتاقت مثل یه خوکه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A sty is a bacterial infection that occurs inside an oil gland near the base of your eyelid.
[ترجمه گوگل]گل مژه یک عفونت باکتریایی است که در داخل غده چربی نزدیک پایه پلک شما ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]sty یک عفونت باکتریایی است که در داخل یک غده روغنی در نزدیکی پایه پلک شما رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گل مژه (اسم)
sty, stye

جای خوک یا گراز (اسم)
sty

طویله خوک (اسم)
sty

سنده سلام (اسم)
sty, stye

در طویله قرار دادن (فعل)
sty

انگلیسی به انگلیسی

• pig pen, enclosure in which pigs are kept; place that is filthy and
pig pen, enclosure in which pigs are kept; place that is filthy and uncared for; swollen inflammation on the edge of the eyelid
a sty is a pigsty.

پیشنهاد کاربران

جای که خوک ها رو توش نگهداری می کنند ( رک pigsty ) . همچنین مجازا یک جای کثیف و بهم ریخته است.
التهاب غدد سباسه چشم

بپرس