sturdiness


معنی: ستبری
معانی دیگر: تنومندی، بنیه قوی، عزم

جمله های نمونه

1. The recordings will be used to verify the sturdiness of station construction materials.
[ترجمه گوگل]ضبط ها برای تأیید استحکام مصالح ساختمانی ایستگاه استفاده خواهند شد
[ترجمه ترگمان]این ضبط برای تایید اعتبار مصالح ساختمانی ایستگاه به کار خواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. STURDINESS. 6 mm diamond - plate steel, 25 mm rear - end plate.
[ترجمه گوگل]استحکام 6 میلی متر الماس - فولاد ورق، 25 میلی متر صفحه عقب - انتهای
[ترجمه ترگمان]sturdiness ۶ میلی متر استیل - صفحه diamond، صفحه ۲۵ میلی متر عقبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. STURDINESS . 14 - G diamond plate steel body, high strength tubular frame.
[ترجمه گوگل]استحکام 14 - بدنه فولادی ورق الماس G، قاب لوله ای با استحکام بالا
[ترجمه ترگمان]sturdiness بدنه فولادی ۱۴ G \/ بدنه فولادی با قدرت بالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. STURDINESS . 1- G diamond plate steel, tubular frame.
[ترجمه گوگل]استحکام 1- فولاد ورق الماس G، قاب لوله ای
[ترجمه ترگمان]sturdiness ۱ - صفحه الماس صفحه الماس، چارچوب لوله ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Cattle have the characteristic of sturdiness, anti - anoxia and anti - fatigue.
[ترجمه گوگل]گاوها دارای ویژگی ستبری، ضد بی اکسیژنی و ضد خستگی هستند
[ترجمه ترگمان]گاو دارای ویژگی of، ضد - و ضد خستگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The movable ball seal, having no centralized detrition, sturdiness and endurance. . .
[ترجمه گوگل]مهر و موم توپ متحرک، بدون تخریب متمرکز، استحکام و استقامت
[ترجمه ترگمان]مهر توپ متحرک که هیچ detrition، sturdiness و استقامت ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It mainly functioned on the Centrum restraint, tiredness elimination, heart sturdiness, inflammation diminishing, hyperpiesia, over- oxidation and microwave eradiation resistance.
[ترجمه گوگل]عمدتاً روی مهار Centrum، رفع خستگی، استحکام قلب، کاهش التهاب، هایپرپیزیا، اکسیداسیون بیش از حد و مقاومت در برابر اشعه مایکروویو عمل می کرد
[ترجمه ترگمان]آن عمدتا بر روی محدودیت Centrum، حذف خستگی، التهاب قلب، التهاب، التهاب، hyperpiesia، اکسیداسیون بیش از اکسیداسیون و مقاومت eradiation مایکروویو فعالیت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The manufacturer will have to find a compromise between lightness and sturdiness, performance and cost.
[ترجمه گوگل]سازنده باید بین سبکی و استحکام، عملکرد و هزینه سازشی پیدا کند
[ترجمه ترگمان]تولید کننده باید بین سبکی و قیمت، عملکرد و هزینه سازش پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ستبری (اسم)
density, bigness, sturdiness, massiveness, stoutness, thickness

انگلیسی به انگلیسی

• physical strength; quality of being solid and substantial; robustness, hardiness; firmness, resoluteness

پیشنهاد کاربران

استواری
محکمی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : sturdiness
✅️ صفت ( adjective ) : sturdy
✅️ قید ( adverb ) : sturdily
استحکام
سرسختی

بپرس