stupefied

جمله های نمونه
1. I stared up at Keith in stupefied amazement.
[ترجمه ترگمان]با حیرت و حیرت به کیث خیره شدم
[ترجمه گوگل]من در کیت در خیره شدم خیره شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]من در کیت در خیره شدم خیره شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Primrose, stupefied by tiredness, began to wail that she was hungry.
[ترجمه ترگمان]Primrose که از خستگی گیج شده بود شروع به گریه و زاری کرد که او گرسنه است
[ترجمه گوگل]زودرس با خستگی خسته شدم، گریه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]زودرس با خستگی خسته شدم، گریه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He was stupefied with drink.
[ترجمه ترگمان]از نوشیدنی مات و مبهوت مانده بود
[ترجمه گوگل]او با نوشیدن خسته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]او با نوشیدن خسته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She was stupefied looking out of the window.
[ترجمه ترگمان]مات و مبهوت از پنجره بیرون را نگاه می کرد
[ترجمه گوگل]او از پنجره بیرون زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]او از پنجره بیرون زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I was stupefied by what I read.
[ترجمه ترگمان]از چیزی که خوانده بودم گیج بودم
[ترجمه گوگل]من آنچه را که خواندم خسته شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]من آنچه را که خواندم خسته شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He was stupefied by the amount they had spent.
[ترجمه ترگمان]از مقدار پولی که خرج کرده بودند، گیج شده بود
[ترجمه گوگل]او با مبلغی که صرف کرده بود، خفه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]او با مبلغی که صرف کرده بود، خفه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We were so stupefied by the news that we all sat in silence for a long time.
[ترجمه ترگمان]ما از شنیدن این خبر مبهوت شدیم که همه ما مدت زیادی در سکوت نشستیم
[ترجمه گوگل]ما این اخبار را خیلی خجالت زده کردیم که همه ما برای مدت طولانی سکوت کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]ما این اخبار را خیلی خجالت زده کردیم که همه ما برای مدت طولانی سکوت کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He was stupefied with alcohol.
[ترجمه ترگمان]از الکل گیج شده بود
[ترجمه گوگل]او با الکل خفه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]او با الکل خفه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He was stupefied at the news.
[ترجمه ترگمان]از این خبر مبهوت مانده بود
[ترجمه گوگل]او در اخبار خفه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]او در اخبار خفه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Stupefied by tiredness, she just sat in front of the fire.
[ترجمه ترگمان]به خاطر خستگی در مقابل آتش نشسته بود
[ترجمه گوگل]با خستگی مفرط، او فقط در مقابل آتش سوزی نشسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]با خستگی مفرط، او فقط در مقابل آتش سوزی نشسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. His scandal stupefied his company.
[ترجمه ترگمان]این رسوایی او را از خود بی خود کرده بود
[ترجمه گوگل]رسوایی او شرکت او را فریب داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]رسوایی او شرکت او را فریب داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Theroux described Potosi station as a mausoleum of stupefied travellers, which bore on its upper walls frescoes by Fernando Leal.
[ترجمه ترگمان]theroux، ایستگاه پوتوسی را به عنوان یک مقبره از مسافران مبهوت توصیف کرد، که دیواره ای بالایی آن را با نقاشی های فرناندو لئال پوشانده بود
[ترجمه گوگل]Theroux ایستگاه Potosi را به عنوان یک مأموریت از مسافران فریبنده توصیف کرد که بر فراز نقاشی های دیوارهای فوقانی آن توسط فرناندو لو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]Theroux ایستگاه Potosi را به عنوان یک مأموریت از مسافران فریبنده توصیف کرد که بر فراز نقاشی های دیوارهای فوقانی آن توسط فرناندو لو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Foreman looked stupefied by the results of the test.
[ترجمه ترگمان]فورمن از نتیجه آزمایش متحیر به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]فوربون با نتایج آزمون تاسف خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]فوربون با نتایج آزمون تاسف خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Upon the steps, pushing by a stupefied Grand Duke and Duchess, stood a radiant figure.
[ترجمه ترگمان]بر روی پلکان، دوک بزرگ و دوشس که از فرط حیرت به جلو خم شده بود، پیکر درخشانی را دید
[ترجمه گوگل]بر اساس مراحل، توسط یک بزرگ دوک و دوشس، که در حال استراحت بود، تحت فشار قرار دادند، یک شکل پرتقال وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]بر اساس مراحل، توسط یک بزرگ دوک و دوشس، که در حال استراحت بود، تحت فشار قرار دادند، یک شکل پرتقال وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. We sat there stupefied.
[ترجمه ترگمان]مات و مبهوت نشستیم
[ترجمه گوگل]ما نشسته بودیم خسته شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]ما نشسته بودیم خسته شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
به انگلیسی
• if you are stupefied, you feel so tired or bored that you are unable to think clearly.
if you are stupefied, you are extremely surprised by something.
if you are stupefied, you are extremely surprised by something.