study load

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
بار درسی / حجم مطالعه / میزان تکلیف و درس
در زبان محاوره ای:
فشار درسی، حجم درس ها، بار آموزشی، سنگینی درس ها، خفگی در درس
________________________________________
🔸 تعریف ها:
...
[مشاهده متن کامل]

1. ** ( آموزشی – حجم مطالب و تکالیف ) :**
میزان درس، مطالعه، پروژه، و تکلیف هایی که دانش آموز یا دانشجو باید در یک بازه ی زمانی انجام دهد
مثال:
Her study load this semester is overwhelming.
بار درسی این ترم براش خیلی سنگینه.
2. ** ( روان شناختی – فشار ذهنی ) :**
در روان شناسی آموزشی، *study load* به میزان فشار ذهنی ناشی از حجم مطالب، زمان محدود، و انتظارات آموزشی اشاره دارد
مثال:
High study load can lead to burnout and anxiety.
بار درسی بالا می تونه باعث فرسودگی و اضطراب بشه.
3. ** ( سازمانی – برنامه ریزی درسی ) :**
در طراحی برنامه های آموزشی، *study load* معیاری برای تعیین تعادل بین واحدهای درسی، زمان مطالعه، و توان دانش آموز است
مثال:
Curriculum designers must balance study load across subjects.
طراحان برنامه ی درسی باید حجم درس ها رو بین درس ها متعادل کنن.
4. ** ( استعاری/انتقادی – نماد فشار سیستم آموزشی ) :**
در روایت های انتقادی، این اصطلاح گاهی نماد فشار بیش ازحد، بی توجهی به سلامت روان، یا ساختارهای ناکارآمد آموزشی ست
مثال:
The study load is crushing creativity.
حجم درس ها داره خلاقیت رو له می کنه.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
academic burden – workload – course load – study pressure – learning demand