معنی: ساعی، مشتاق، زحمت کش، کوشا، بلیغ، درس خوان، جاهد، کتاب خوانمعانی دیگر: سختکوش، کاری، بژکول، مجدانه، با جد و جهد، مشتاقانه، با اشتیاق، وابسته به یا مشغول به تحصیل یا مطالعه، پژوهشی، پژوهشگرانه، خواهان، پرزحمت
[ترجمه گوگل] او در مورد نیازهای من بسیار مطالعه بود [ترجمه ترگمان] او به نیازهای من خیلی دقت می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. a studious effort
کوشش با تمام وجود،سعی بلیغ
2. a studious student
دانش آموز ساعی
3. She is quiet and studious, in marked contrast to her sister.
[ترجمه Mahsa.d] او در مقایسه با خواهرش ارام تر و درس خوان تر است
|
[ترجمه Black evil wars] در مقایسه با خواهرش او یک دختر ساکت و درس خوان است
|
[ترجمه گوگل]او ساکت و درس خوان است، برخلاف خواهرش [ترجمه ترگمان]او در مقایسه با خواهرش ساکت و آرام است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She was a studious child, happiest when reading.
[ترجمه Fati] او یک بچه درسخوان است به همین خاطر زمانی که درس می خواند خوشحال است
|
[ترجمه خاطره] او ( زن ) یک بچه درس خوان بود ، خوشحال ترین وقتی که می خواند
|
[ترجمه گوگل]او کودک مطالعهای بود که از خواندن بیشتر خوشحال بود [ترجمه ترگمان]وقتی خواندن را شروع می کرد، او یک بچه studious بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He always pays studious attention to detail.
[ترجمه گوگل]او همیشه به جزئیات توجه دقیق دارد [ترجمه ترگمان]او همیشه با دقت به جزئیات توجه می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I was a very quiet, studious little girl.
[ترجمه Ary H.J] من ی دختر بچه ی ساکت و کوشا بودم
|
[ترجمه Parvaz] من یک دختر کوچک خیلی ارام و درس خوان بودم
|
[ترجمه گوگل]من یک دختر کوچولوی بسیار ساکت و اهل مطالعه بودم [ترجمه ترگمان]من دختر خیلی ساکتی بودم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. No studious Unitarian cushioned in a Boston study had a chance of winning the West against such a spirit.
[ترجمه گوگل]هیچ وحدتگرای اهل مطالعهای که در مطالعهای در بوستون حمایت شده بود، شانسی برای پیروزی در غرب در برابر چنین روحیهای نداشت [ترجمه ترگمان]هیچ Unitarian از پیروان اونیتاریانیسم در یک مطالعه بوستون شانس برنده شدن غرب علیه چنین روحیه ای را نداشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. There was a more studious side to our visit, too.
[ترجمه گوگل]دیدار ما جنبهی مطالعهآمیزتری هم داشت [ترجمه ترگمان]به ملاقات ما هم رفته بودیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He was more studious, more dedicated to doing good and doing more and leading.
[ترجمه گوگل]او مطالعه بیشتری داشت، بیشتر به انجام کارهای خوب و انجام کارهای بیشتر و رهبری اختصاص داشت [ترجمه ترگمان]او more و بیش از پیش متعهد به انجام کاره ای خوب و پیشرو بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Salomon was a studious boy, with no friends, who kept himself to himself.
[ترجمه Ary H.J] سالومون یه پسر کوشا بود ، بدون هیچ دوستی ، کسی ک ( فقط ) خودش رو برای خودش نگه می داشت
|
[ترجمه گوگل]سالومون پسری درسخوان و بدون دوست بود و خودش را برای خودش نگه میداشت [ترجمه ترگمان]سلیمان پسر studious بود با هیچ دوستی که خودش را نزد خودش نگه می داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Bill was the studious, bookish type.
[ترجمه گوگل]بیل اهل مطالعه و کتاب بود [ترجمه ترگمان]بیل the و کتابی با کتابی بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She was studious, read much, and liked to talk about the cosmos.
[ترجمه Ary H.J] اون دختر - زن کوشا بود ، زیاد ( کتاب ) می خواند ، و دوست داشت تا درباره ی هستی صحبت کند
|
[ترجمه گوگل]او اهل مطالعه بود، زیاد مطالعه می کرد و دوست داشت در مورد کیهان صحبت کند [ترجمه ترگمان]او کتاب می خواند، چیزهای زیادی می خواند و دوست داشت در مورد گیتی حرف بزند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Angus's round glasses made him look studious.
[ترجمه Ary H.J] عینک گرد آنگوس او را کوشا ( و کتابخوان ) نشان می داد
|
[ترجمه Mohammad.t] عینک گرد آنگوس او را درس خوان ( تلاشگر ) نمایان کرد
|
[ترجمه گوگل]عینک گرد آنگوس او را اهل مطالعه نشان می داد [ترجمه ترگمان]عینک گرد آن گوس او را به دقت برانداز کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Warren's studious attention to detail has made him successful.
[ترجمه گوگل]توجه دقیق وارن به جزئیات باعث موفقیت او شده است [ترجمه ترگمان]توجه دقیق وارن به جزئیات او را موفقیت آمیز ساخته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید