۱. معنی تحت اللفظی: آویزان کردن / بستن با طناب
- مثال انگلیسی:
They strung up the lights for the festival.
- ترجمه فارسی:
چراغ ها را برای جشنواره آویزان کردند.
- - -
۲. معنی عامیانه: اعدام کردن ( به ویژه با طناب دار )
... [مشاهده متن کامل]
- مثال انگلیسی:
In the old west, criminals were often strung up.
- ترجمه فارسی:
در غرب قدیم، جنایتکاران را اغلب با طناب دار اعدام می کردند.
- - -
۳. معنی استعاری: تحت فشار بودن / عصبی بودن
- مثال انگلیسی:
She's all strung up about the exam results.
- ترجمه فارسی:
او به خاطر نتایج امتحان کاملاً تحت فشار/عصبی است.
- - -
۴. در موسیقی: کوک کردن ساز ( مثل گیتار )
- مثال انگلیسی:
He strung up his guitar before the concert.
- ترجمه فارسی:
او قبل از کنسرت گیتارش را کوک کرد.
- - -
نکات مهم:
✅ در فارسی معمولاً بسته به معنی مورد نظر از افعال متفاوتی استفاده می کنیم:
- آویزان کردن ( برای اشیاء )
- اعدام کردن ( در مورد افراد )
- عصبی بودن ( در مورد فشار روانی )
✅ در ترجمه های غیررسمی ممکن است از اصطلاحات عامیانه تر هم استفاده شود.
deepseek
- مثال انگلیسی:
- ترجمه فارسی:
چراغ ها را برای جشنواره آویزان کردند.
- - -
۲. معنی عامیانه: اعدام کردن ( به ویژه با طناب دار )
... [مشاهده متن کامل]
- مثال انگلیسی:
- ترجمه فارسی:
در غرب قدیم، جنایتکاران را اغلب با طناب دار اعدام می کردند.
- - -
۳. معنی استعاری: تحت فشار بودن / عصبی بودن
- مثال انگلیسی:
- ترجمه فارسی:
او به خاطر نتایج امتحان کاملاً تحت فشار/عصبی است.
- - -
۴. در موسیقی: کوک کردن ساز ( مثل گیتار )
- مثال انگلیسی:
- ترجمه فارسی:
او قبل از کنسرت گیتارش را کوک کرد.
- - -
نکات مهم:
✅ در فارسی معمولاً بسته به معنی مورد نظر از افعال متفاوتی استفاده می کنیم:
- آویزان کردن ( برای اشیاء )
- اعدام کردن ( در مورد افراد )
- عصبی بودن ( در مورد فشار روانی )
✅ در ترجمه های غیررسمی ممکن است از اصطلاحات عامیانه تر هم استفاده شود.
به دار آویخته شده
فروپاشیده