strung

/ˈstrəŋ//strʌŋ/

زمان گذشته واسم مفعول: string، زمان گذشته واسم مفعول فعل string

بررسی کلمه

( verb )
• : تعریف: past tense and past participle of string.

جمله های نمونه

1. The fishes were strung together on a cord.
[ترجمه گوگل]ماهی ها روی طناب به هم بسته شده بودند
[ترجمه ترگمان]ماهی ها طناب را به هم وصل کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Most of Canada's population is strung out along its 5525-mile border with the United States.
[ترجمه گوگل]اکثر جمعیت کانادا در امتداد مرز 5525 مایلی آن با ایالات متحده قرار دارند
[ترجمه ترگمان]بیشتر جمعیت کانادا در امتداد مرز ۵۵۲۵ مایلی با ایالات متحده قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Buildings were strung out on the north side of the river.
[ترجمه گوگل]ساختمانها در سمت شمال رودخانه کشیده شده بودند
[ترجمه ترگمان]Buildings به طرف شمال رودخانه آویخته شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He strung his gun up on the wall.
[ترجمه گوگل]اسلحه اش را به دیوار بست
[ترجمه ترگمان]تفنگش را روی دیوار گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. a Christmas tree strung with tinsel,candles,presents,etc.
[ترجمه گوگل]درخت کریسمس که با قلوه سنگ، شمع، هدایا و غیره بسته شده است
[ترجمه ترگمان]یک درخت کریسمس پر از زرق و برق، شمع، هدیه و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Guards rushed into his cell and strung him up.
[ترجمه گوگل]نگهبانان به سلول او هجوم آوردند و او را به بند کشیدند
[ترجمه ترگمان]نگهبانان به سلول او هجوم بردند و او را محکم به هم وصل کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I don't think he strung us along.
[ترجمه گوگل]من فکر نمی کنم که او ما را به سمت خود سوق دهد
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کنم اون ما رو با خودش برده باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The parade strung out for miles.
[ترجمه گوگل]رژه کیلومترها ادامه داشت
[ترجمه ترگمان] رژه تا مایل ها از اینجا کشیده شدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They strung up some lanterns among the trees.
[ترجمه گوگل]آنها چند فانوس در میان درختان آویزان کردند
[ترجمه ترگمان]چند فانوس را در میان درختان به هم وصل کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The farmer shot two crows and strung them on the fence.
[ترجمه گوگل]کشاورز به دو کلاغ شلیک کرد و آنها را به حصار بست
[ترجمه ترگمان]کشاورز دو کلاغ را کشت و آن ها را روی نرده کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She had strung the shells on a silver chain.
[ترجمه گوگل]صدف ها را روی یک زنجیر نقره ای زده بود
[ترجمه ترگمان]صدف ها را در زنجیر نقره فرو کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The geese were strung out along the river bank.
[ترجمه گوگل]غازها در امتداد ساحل رودخانه تابیده شده بودند
[ترجمه ترگمان]غازها در کنار رودخانه قرار داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Flags were strung out along the route.
[ترجمه گوگل]پرچم ها در طول مسیر نصب شده بودند
[ترجمه ترگمان]پرچم ها در طول راه به بیرون کشیده شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Words thus strung together fall on the ears like music.
[ترجمه گوگل]کلماتی که به این ترتیب به هم چسبانده شده اند مانند موسیقی بر گوش می افتند
[ترجمه ترگمان]کلمات مثل موسیقی در گوش یکدیگر فرو می ریختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We strung paper lanterns up in the trees.
[ترجمه گوگل]ما فانوس های کاغذی را روی درخت ها می زدیم
[ترجمه ترگمان]فانوس ها را در میان درختان آماده کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• strung is the past tense and past participle of string.

پیشنهاد کاربران

تنیده شده
Custom strung : بر اساس خواسته مشتری تابیده شده
ریسیده
تافته
بافته
عصبی و زود رنج

بپرس