struggle to keep it together

پیشنهاد کاربران

عبارت **"struggle to keep it together"** یک اصطلاح انگلیسی است که به معنای **تلاش برای حفظ کنترل خود، آرامش یا وضعیت عادی در برابر فشار یا مشکلات** است. این عبارت معمولاً برای توصیف حالتی به کار می رود که فرد به دلیل استرس، غم، خستگی یا مشکلات زیاد، به سختی می تواند خود را کنترل کند و ممکن است هر لحظه کنترلش را از دست بدهد.
...
[مشاهده متن کامل]

- - -
## معنی و کاربرد
- **تلاش برای حفظ کنترل خود:** یعنی فرد به دلیل فشارهای روحی یا جسمی، به سختی می کوشد که آرامش خود را حفظ کند.
- **حفظ وضعیت عادی:** معمولاً برای اشاره به حالتی است که فرد نمی خواهد دیگران متوجه ناراحتی یا ضعف او شوند.
- **غیررسمی و پرکاربرد:** بیشتر در مکالمات روزمره و بین دوستان استفاده می شود.
- - -
## مثال ها
- *After the bad news, she was struggling to keep it together. *
( بعد از خبر بد، او به سختی تلاش می کرد خود را کنترل کند. )
- *He’s been working long hours and is struggling to keep it together. *
( او ساعات زیادی کار کرده و به سختی دارد خود را کنترل می کند. )
- *I’m trying to keep it together, but it’s really hard right now. *
( سعی می کنم خودم را کنترل کنم، اما الان واقعاً سخت است. )
- - -
## معادل های فارسی
- به سختی خود را کنترل کردن
- تلاش برای حفظ آرامش
- به زور خود را نگه داشتن
- با سختی خود را جمع و جور کردن

بپرس