🔸 معادل فارسی:
شهر سختی / وضعیت پر دردسر / زندگی پر از گرفتاری
در زبان محاوره ای:
تو بدبختی ام، اوضاع خرابه، همه چی قفل شده، تو فلاکت ام
🔸 تعریف ها:
1. ( محاوره ای – طنزآمیز ) :
توصیف حالت یا دوره ای از زندگی که فرد با مشکلات زیاد، فشار روانی، یا ناکامی های پی در پی مواجهه
... [مشاهده متن کامل]
مثال: I’m living in Struggle City right now—nothing’s going right.
الان تو شهر بدبختی ام—هیچی درست پیش نمی ره.
2. ( استعاری – فرهنگی ) :
استفاده ی طنزآمیز از واژه ی "city" برای نشان دادن شدت و وسعت سختی ها، انگار فرد در شهری زندگی می کنه که همه چیزش سخت و طاقت فرساست
مثال: Welcome to Struggle City—population: me.
به شهر سختی خوش اومدی—جمعیت: فقط من!
3. ( اجتماعی – همدلی آمیز ) :
بیان غیررسمی برای ابراز همدردی یا شوخی با شرایط دشوار دوستان، به ویژه در شبکه های اجتماعی
مثال: Finals week? You’re in Struggle City, my friend.
هفته ی امتحاناته؟ رفیق، تو شهر بدبختی ای.
🔸 مترادف ها:
hard times – rough patch – misery zone – chaos mode – survival mode
شهر سختی / وضعیت پر دردسر / زندگی پر از گرفتاری
در زبان محاوره ای:
تو بدبختی ام، اوضاع خرابه، همه چی قفل شده، تو فلاکت ام
🔸 تعریف ها:
1. ( محاوره ای – طنزآمیز ) :
توصیف حالت یا دوره ای از زندگی که فرد با مشکلات زیاد، فشار روانی، یا ناکامی های پی در پی مواجهه
... [مشاهده متن کامل]
مثال: I’m living in Struggle City right now—nothing’s going right.
الان تو شهر بدبختی ام—هیچی درست پیش نمی ره.
2. ( استعاری – فرهنگی ) :
استفاده ی طنزآمیز از واژه ی "city" برای نشان دادن شدت و وسعت سختی ها، انگار فرد در شهری زندگی می کنه که همه چیزش سخت و طاقت فرساست
مثال: Welcome to Struggle City—population: me.
به شهر سختی خوش اومدی—جمعیت: فقط من!
3. ( اجتماعی – همدلی آمیز ) :
بیان غیررسمی برای ابراز همدردی یا شوخی با شرایط دشوار دوستان، به ویژه در شبکه های اجتماعی
مثال: Finals week? You’re in Struggle City, my friend.
هفته ی امتحاناته؟ رفیق، تو شهر بدبختی ای.
🔸 مترادف ها: