1. the novel is structured on three levels
این رمان در سه سطح ساخته شده است.
2. the male mammal was structured for competition
پستاندار نر برای رقابت ساخته شده بود.
3. She had structured her arguments very carefully.
[ترجمه گوگل]او استدلال های خود را با دقت بسیار دقیق تنظیم کرده بود
[ترجمه ترگمان]او دلایل خود را بسیار با دقت تنظیم کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او دلایل خود را بسیار با دقت تنظیم کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It was Mann who structured the agenda for maximum efficiency.
[ترجمه گوگل]این مان بود که دستور کار را برای حداکثر بهره وری تنظیم کرد
[ترجمه ترگمان]مان بود که دستور کار برای حداکثر بهره وری را داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مان بود که دستور کار برای حداکثر بهره وری را داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Make use of the toys in structured group activities.
[ترجمه گوگل]از اسباب بازی ها در فعالیت های گروهی ساختاریافته استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از اسباب بازی ها در فعالیت های گروه ساخت یافته استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از اسباب بازی ها در فعالیت های گروه ساخت یافته استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The exhibition is structured around three topics.
[ترجمه گوگل]این نمایشگاه در سه موضوع طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]این نمایشگاه حول سه موضوع سازماندهی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این نمایشگاه حول سه موضوع سازماندهی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The company is structured into two divisions.
[ترجمه گوگل]این شرکت به دو بخش تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]این شرکت به دو بخش تقسیم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این شرکت به دو بخش تقسیم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The exhibition is structured around the themes of work and leisure.
[ترجمه گوگل]این نمایشگاه با موضوعات کار و اوقات فراغت ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]این نمایشگاه حول موضوعات کار و فراغت سازماندهی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این نمایشگاه حول موضوعات کار و فراغت سازماندهی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Her features were classically beautiful, with perfectly structured high cheekbones.
[ترجمه گوگل]ویژگیهای او بهطور کلاسیک زیبا بود، با گونههای با ساختاری عالی
[ترجمه ترگمان]چهره اش زیبا و گونه هایی برجسته داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چهره اش زیبا و گونه هایی برجسته داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The next hearings will be structured differently in order to minimize the inquisitorial atmosphere.
[ترجمه گوگل]جلسات بعدی به منظور به حداقل رساندن جو تحقیقی ساختار متفاوتی خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]جلسات بعدی به گونه ای متفاوت سازماندهی خواهند شد تا فضای inquisitorial را به حداقل برسانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جلسات بعدی به گونه ای متفاوت سازماندهی خواهند شد تا فضای inquisitorial را به حداقل برسانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This structured approach might then be extended to other shapes.
[ترجمه گوگل]این رویکرد ساختاریافته ممکن است سپس به اشکال دیگر گسترش یابد
[ترجمه ترگمان]این رویکرد ساختار یافته ممکن است به شکل های دیگر بسط داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این رویکرد ساختار یافته ممکن است به شکل های دیگر بسط داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Unlike structured databases, Viewdata is useful for a great variety of written source materials.
[ترجمه گوگل]بر خلاف پایگاه داده های ساختاریافته، Viewdata برای انواع زیادی از منابع نوشتاری مفید است
[ترجمه ترگمان]بر خلاف پایگاه های داده ساختار یافته، Viewdata برای انواع زیادی از مواد اولیه نوشتاری مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بر خلاف پایگاه های داده ساختار یافته، Viewdata برای انواع زیادی از مواد اولیه نوشتاری مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Both of these dictionaries use structured grammar codes to indicate grammatical patterns in which the words may participate.
[ترجمه گوگل]هر دوی این دیکشنری ها از کدهای دستوری ساختاریافته برای نشان دادن الگوهای دستوری استفاده می کنند که ممکن است کلمات در آن مشارکت داشته باشند
[ترجمه ترگمان]هر دو این فرهنگ لغات از کده ای گرامری ساختار یافته استفاده می کنند تا الگوهای گرامری را نشان دهند که در آن ها کلمات ممکن است در آن شرکت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر دو این فرهنگ لغات از کده ای گرامری ساختار یافته استفاده می کنند تا الگوهای گرامری را نشان دهند که در آن ها کلمات ممکن است در آن شرکت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. At this stage more structured teaching of drawing should be given.
[ترجمه گوگل]در این مرحله آموزش ساختارمندتر طراحی باید داده شود
[ترجمه ترگمان]در این مرحله آموزش ساختار یافته بیشتری باید داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در این مرحله آموزش ساختار یافته بیشتری باید داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. It is highly structured with strict procedures and rules for every task.
[ترجمه گوگل]این بسیار ساختار یافته با رویه ها و قوانین سختگیرانه برای هر کار است
[ترجمه ترگمان]آن به شدت با رویه ها و قوانین سخت برای هر کار ساختار بندی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن به شدت با رویه ها و قوانین سخت برای هر کار ساختار بندی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید