1. Thus the department's structuralist lectures on structuralism, the department's feminist lectures on feminism, and so on.
[ترجمه گوگل]بنابراین سخنرانی های ساختارگرایانه دپارتمان در مورد ساختارگرایی، سخنرانی های فمینیستی دپارتمان در مورد فمینیسم و غیره
[ترجمه ترگمان]از این رو، کنفرانس structuralist در حوزه structuralism، سخنرانی های فمینیستی این بخش درباره فمینیسم، و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Here we see that Bourdieu criticizes structuralism for its assumptions, not of too little, but of too much scientific objectivity.
[ترجمه گوگل]در اینجا می بینیم که بوردیو ساختارگرایی را به دلیل مفروضاتش، نه در مورد عینیت علمی خیلی کم، بلکه از نظر علمی بسیار مورد انتقاد قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]در اینجا می بینیم که بوردیو از ساختار گرایی برای فرضیات خود، نه به اندازه ای کوچک، بلکه از objectivity علمی بسیار انتقاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Prague School structuralism is a programme for the precise and systematic explanation of the aesthetic effect of a text in its totality.
[ترجمه گوگل]ساختارگرایی مکتب پراگ برنامه ای برای تبیین دقیق و نظام مند تأثیر زیبایی شناختی یک متن در کلیت آن است
[ترجمه ترگمان]مکتب ساختارگرایی، برنامه ای برای تبیین دقیق و اصولی اثر زیبایی شناسی یک متن در مجموع خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Bourdieu's third challenge to structuralism concerns its empirical inadequacy in the investigation of traditional societies.
[ترجمه گوگل]چالش سوم بوردیو در برابر ساختارگرایی مربوط به نارسایی تجربی آن در بررسی جوامع سنتی است
[ترجمه ترگمان]سومین چالش بوردیو برای structuralism، عدم کفایت تجربی آن در بررسی جوامع سنتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In structuralism, these formal properties are taken at a relatively abstract level.
[ترجمه گوگل]در ساختارگرایی، این ویژگیهای صوری در سطح نسبتاً انتزاعی گرفته میشوند
[ترجمه ترگمان]در ساختار گرایی، این خواص رسمی در سطح نسبتا انتزاعی قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Nevertheless the suggestion that structuralism and poststructuralism have denied history is a persuasive one which now has wide currency.
[ترجمه گوگل]با این وجود، این پیشنهاد که ساختارگرایی و پساساختارگرایی تاریخ را انکار کرده اند، پیشنهادی متقاعدکننده است که اکنون ارزش زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]با وجود این، این پیشنهاد که structuralism و poststructuralism تاریخ را انکار کرده اند، one است که اکنون واحد پول فراوانی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In contrast to Formalism and structuralism, the New Criticism was empiricist and humanistic.
[ترجمه گوگل]در مقابل فرمالیسم و ساختارگرایی، نقد جدید تجربه گرایانه و اومانیستی بود
[ترجمه ترگمان]در مقابل Formalism و structuralism، نقد جدید empiricist و humanistic بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Situational context teaching mode guided by the structuralism learning theory is based on the true problems.
[ترجمه گوگل]حالت آموزش بافت موقعیتی که توسط نظریه یادگیری ساختارگرایی هدایت می شود بر اساس مشکلات واقعی است
[ترجمه ترگمان]دیدگاه بافت موقعیتی که توسط نظریه یادگیری structuralism هدایت می شود، مبتنی بر مشکلات حقیقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Serialism and structuralism either graduate characteristics according to their resemblances, or order them according to their differences.
[ترجمه گوگل]سریال گرایی و ساختارگرایی یا با توجه به شباهت ها دارای ویژگی های فارغ التحصیل می شوند یا بر اساس تفاوت هایشان به آنها نظم می دهند
[ترجمه ترگمان]serialism و structuralism ویژگی های فارغ التحصیلان را با توجه به شباهت های خود، یا نظم و ترتیب آن ها مطابق با تفاوت هایی که داشتند، نشان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Derrida's critique of structuralism and semiotics, particularly the work of Levi - Strauss and Saussure, is articulated.
[ترجمه گوگل]نقد دریدا از ساختارگرایی و نشانه شناسی، به ویژه آثار لوی - اشتراوس و سوسور، بیان شده است
[ترجمه ترگمان]انتقاد دریدا از structuralism و semiotics، به خصوص اثر لوی - استراوس و سوسور، بیان شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The theoretical foundation of structuralism is Structural Linguistics which originated from Saussure's theories and Transformational-Generative Grammar which actually developed from the former.
[ترجمه گوگل]شالوده نظری ساختارگرایی، زبانشناسی ساختاری است که از نظریههای سوسور سرچشمه میگیرد و گرامر دگرگونی-زاینده که در واقع از نظریههای اولی توسعه یافته است
[ترجمه ترگمان]پایه نظری ساختار structuralism، زبان شناسی ساختاری است که از نظریه های سوسور و دستور زایشی فکری سرچشمه گرفته است که در واقع از ابتدا توسعه یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The genetical structuralism and scientific humanist idea put forward by him are extremely significant step in the philosophical history of western Marxism.
[ترجمه گوگل]ساختارگرایی ژنتیکی و ایده اومانیستی علمی مطرح شده توسط او گامی بسیار مهم در تاریخ فلسفی مارکسیسم غربی است
[ترجمه ترگمان]ساختار گرایی genetical و نظریه انسان گرایی علمی که توسط او مطرح شد، گام بسیار مهمی در تاریخ فلسفی مارکسیسم غربی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. What are the special features of American Structuralism?
[ترجمه گوگل]ویژگی های خاص ساختارگرایی آمریکایی چیست؟
[ترجمه ترگمان]ویژگی های خاص Structuralism آمریکایی چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. What is the relationship between structuralism and post structuralism?
[ترجمه گوگل]رابطه ساختارگرایی و پساساختارگرایی چیست؟
[ترجمه ترگمان]- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید