strop

/strɑːp//strɒp/

معنی: تسمه، طناب کوتاه، چرم تیغ تیزکن، بچرم کشیدن و تیز کردن
معانی دیگر: رجوع شود به: strap، تسمه ی چرمی (برای تیز کردن چاقو و تیغ و غیره)، تیغ تیز کن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a pliable strip, usu. of leather, on which a razor is sharpened.
مشابه: strap
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: strops, stropping, stropped
• : تعریف: to sharpen (a razor) on a strop.
مشابه: strap

جمله های نمونه

1. Don't get in a strop —I'm only a few minutes late.
[ترجمه گوگل]وارد راهرو نشو - من فقط چند دقیقه دیر کردم
[ترجمه ترگمان]من فقط چند دقیقه دیر کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Why have you got such a strop on - what's happened?
[ترجمه گوگل]چرا چنین استاپی به تن کرده اید - چه اتفاقی افتاده است؟
[ترجمه ترگمان]چرا این قدر طناب داری - چه اتفاقی افتاده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The people who in love always have a strop .
[ترجمه گوگل]افرادی که عاشق هستند همیشه یک استروپ دارند
[ترجمه ترگمان]افرادی که عاشق می شوند همیشه تیز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sliding speed is key to the design of strop ropeway.
[ترجمه گوگل]سرعت لغزش کلید طراحی طناب استرو است
[ترجمه ترگمان]سرعت Sliding کلید طراحی مجدد ropeway است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Yet unlike Craig Bellamy, who threw a strop, who insisted on leaving Upton Park when City's interest surfaced, this equable character proved far more conciliatory.
[ترجمه گوگل]با این حال، برخلاف کریگ بلامی، که با پرتاب کردن، اصرار داشت که آپتون پارک را با توجه به علاقه سیتی ترک کند، این شخصیت برابر به مراتب آشتی جویانه تر بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، برخلاف کریگ بلامی که تیز و تیز خود را بر زمین انداخته بود، چه کسی اصرار داشت پارک Upton را ترک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. After an initial strop, I started writing anyway, realising that respect was something that had to be earned.
[ترجمه گوگل]پس از یک حرکت اولیه، به هر حال شروع به نوشتن کردم، و متوجه شدم که احترام چیزی است که باید به دست آورد
[ترجمه ترگمان]بعد از یک ساعت اولیه، شروع به نوشتن کردم، متوجه شدم که احترام چیزی است که باید به دست بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is my father's old razor strop that I use for shaving and when one my boys needs to be spanked.
[ترجمه گوگل]این تیغ ​​قدیمی پدرم است که من از آن برای اصلاح استفاده می‌کنم و در مواقعی که باید پسرانم را بکوبند
[ترجمه ترگمان]این تیغ ریش قدیمی پدرم است که برای اصلاح کردن استفاده می کنم و زمانی که یکی از پسران من نیاز به خوردن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Strop Skiing slides and other leisure and entertainment projects set thrilling exciting and interesting group of tourists lingers for a long time.
[ترجمه گوگل]سرسره‌های اسکی استروپ و سایر پروژه‌های تفریحی و سرگرمی مجموعه هیجان انگیز و جذابی از گردشگران را برای مدت طولانی درنگ می‌کنند
[ترجمه ترگمان]اسلاید اسکی strop و دیگر پروژه های سرگرمی و سرگرمی مجموعه ای هیجان انگیز و جالب از توریست ها را برای مدتی طولانی نگه می دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Strop is a kind of extreme sport full of speed sense and excitability. The project is profitable with small investment and rapid economic return.
[ترجمه گوگل]استروپ نوعی ورزش شدید پر از حس سرعت و تحریک پذیری است این پروژه با سرمایه گذاری اندک و بازده اقتصادی سریع سودآور است
[ترجمه ترگمان]strop نوعی ورزش شدید پر از حس سرعت و هیجان است این پروژه با سرمایه گذاری کوچک و بازگشت سریع اقتصادی سودآور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Don't go in unless you have to - she's in a strop.
[ترجمه گوگل]وارد نشو مگر اینکه مجبوری - او در یک استاپ است
[ترجمه ترگمان]تا وقتی که تو مجبور نیستی بری تو، اون داره طناب رو تیز می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She's a nice person but she just gets in a strop so easily.
[ترجمه گوگل]او آدم خوبی است اما به همین راحتی وارد یک راه می شود
[ترجمه ترگمان]او آدم خوبی است، اما به این راحتی طناب را تیز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The two schools shared some equipment and services, including the razor strop used to discipline students.
[ترجمه گوگل]این دو مدرسه برخی تجهیزات و خدمات مشترک داشتند، از جمله تیغی که برای تنبیه دانش آموزان استفاده می شد
[ترجمه ترگمان]دو مدرسه دارای برخی تجهیزات و خدمات بودند، از جمله the که برای نظم بخشیدن به دانش آموزان استفاده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Based on the standard curve of the catenary, the strop ropeway is designed and calculated.
[ترجمه گوگل]بر اساس منحنی استاندارد سوله، طناب استرو طراحی و محاسبه شده است
[ترجمه ترگمان]بر پایه منحنی استاندارد catenary، ropeway تیز با دقت طراحی و محاسبه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. "He's a 26-year-old man and he shouldn't really have a strop at a 14-year-old if that's what he's really done, " he said.
[ترجمه گوگل]او گفت: "او یک مرد 26 ساله است و اگر واقعاً این کار را انجام داده است، نباید واقعاً در یک نوجوان 14 ساله استروپ داشته باشد "
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" او یک مرد ۲۶ ساله است و اگر واقعا این کار را انجام دهد نباید واقعا یک تیز تیز داشته باشد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. If she did, she got whaled with a razor strop and told that a homeless girl should be more grateful to folks who had put a roof above her head.
[ترجمه گوگل]اگر این کار را کرد، با تیغ نهنگ گرفت و به او گفت که یک دختر بی خانمان باید بیشتر از کسانی که سقفی بالای سرش گذاشته اند سپاسگزار باشد
[ترجمه ترگمان]اگر او این کار را می کرد، او را با تیغ تیز کرده بود و به او گفته بود که یک دختر بی خانمان از کسانی که سقفی بالای سرش دارند سپاسگزار خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تسمه (اسم)
lash, hoop, bail, belt, strap, ribbon, thong, halter, carrying string, garth, latchet, strop, whang

طناب کوتاه (اسم)
strop

چرم تیغ تیزکن (اسم)
strop

بچرم کشیدن و تیز کردن (فعل)
strop

انگلیسی به انگلیسی

• flexible leather strap for sharpening razors
sharpen on or with a strop

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A strip of leather or other material used for sharpening razors 🪒
🔍 مترادف: Sharpening tool
✅ مثال: He carefully used the strop to hone the blade of his straight razor.
حال بد - حال و حوصله نداشتن

بپرس