strongman

/ˈstrɒŋˌmæn//ˈstrɒŋmæn/

آدم پرزور، پهلوان، پهلوان قلدر، مستبد، دیکتاتور

جمله های نمونه

1. Haitian strongman Duvalier could feel his power slipping away.
[ترجمه گوگل]دووالیه، مرد قدرتمند هائیتی می‌توانست احساس کند که قدرتش از بین می‌رود
[ترجمه ترگمان]قدرتمند هاییتی Duvalier می توانست احساس کند که قدرتش از بین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He is a strongman.
[ترجمه گوگل]او یک مرد قوی است
[ترجمه ترگمان]اون قوی strongman
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He was a military strongman who ruled the country after a coup.
[ترجمه گوگل]او یک مرد قدرتمند نظامی بود که پس از کودتا بر کشور حکومت کرد
[ترجمه ترگمان]او یک مرد قدرتمند نظامی بود که پس از یک کودتا بر کشور حکومت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The coachman resembled a carnival strongman, with well-developed muscles, a bald head and an oriental moustache.
[ترجمه گوگل]کالسکه مانند یک مرد قوی کارناوال بود، با ماهیچه های توسعه یافته، سر طاس و سبیل شرقی
[ترجمه ترگمان]سورچی با عضلات خوش ترکیب، سر تاس و سبیل oriental داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As the travellers walked away the strongman carried the huddled figure into the brothel.
[ترجمه گوگل]همانطور که مسافران دور می‌شدند، مرد قوی هیکل را به داخل فاحشه خانه برد
[ترجمه ترگمان]همچنان که مسافران از آن دور می شدند، پیکر درهم فشرده خود را به فاحشه خانه حمل می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Is a strongman needed to restore civil order?
[ترجمه گوگل]آیا برای بازگرداندن نظم مدنی به یک مرد قدرتمند نیاز است؟
[ترجمه ترگمان]آیا یک مرد قدرتمند باید نظم مدنی را احیا کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Welcome - strongman in his busy schedule here in our factory guidance, Gongxuyouqing total development plans.
[ترجمه گوگل]خوش آمدید - مرد قوی در برنامه شلوغ خود در اینجا در راهنمای کارخانه ما، برنامه های توسعه کلی Gongxuyouqing
[ترجمه ترگمان]قدرتمند - قدرتمند در برنامه شلوغ خود در اینجا در راهنمای کارخانه ما، برنامه توسعه کلی Gongxuyouqing
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Mr Akayev, the strongman, was a northerner.
[ترجمه گوگل]آقای آقایف، مرد قوی، شمالی بود
[ترجمه ترگمان]آقای آقایف، مرد قدرتمند، شمالی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He's a Tammany Hall strongman with no respect for Seattle "process. "
[ترجمه گوگل]او یک مرد قدرتمند تامانی هال است که برای «روند سیاتل» احترامی قائل نیست
[ترجمه ترگمان]او مرد قدرتمند Tammany هال است که هیچ احترامی برای روند \"سیاتل\" قائل نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The strongman will be as tinder and all his work a spark: both will burn together and no one will quench the fire.
[ترجمه گوگل]مرد نیرومند مانند تیغ خواهد بود و تمام کارش جرقه ای است: هر دو با هم خواهند سوخت و هیچ کس آتش را خاموش نخواهد کرد
[ترجمه ترگمان]این مرد قدرتمند به اندازه یک شراره آتش خواهد بود: هر دو با هم آتش خواهند سوخت و هیچ کس آتش را خاموش نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The circus strongman had a beautiful wife and was terribly jealous.
[ترجمه گوگل]مرد قوی سیرک همسر زیبایی داشت و به طرز وحشتناکی حسادت می کرد
[ترجمه ترگمان]مرد قوی مرد زن زیبایی داشت و شدیدا حسود بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He is determined to bring down the Iraqi strongman.
[ترجمه گوگل]او مصمم است که مرد قدرتمند عراقی را سرنگون کند
[ترجمه ترگمان]او مصمم است که مرد قدرتمند عراق را پایین بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Samson was a strongman who let himself be led astray by a Jezebel like Delilah.
[ترجمه گوگل]سامسون مردی نیرومند بود که اجازه داد توسط ایزابل مانند دلیله گمراه شود
[ترجمه ترگمان]سام سون مردی قوی و قوی بود که به خود اجازه می داد که مانند Delilah از راه خطا برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There has been a great deal of talk about you competing in Strongman events.
[ترجمه گوگل]در مورد رقابت شما در مسابقات Strongman صحبت های زیادی شده است
[ترجمه ترگمان]بحث های زیادی در مورد رقابت در رویداده ای Strongman وجود داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• strong person that exhibits physical strength (as in a circus); powerful political leader
powerful man, physically fit individual

پیشنهاد کاربران

بپرس