1. the boy strode over the gutter
پسر بایک گام از جوی رد شد.
2. We strode across the snowy fields.
[ترجمه گوگل]در میان مزارع برفی قدم زدیم
[ترجمه ترگمان]با گام های بلند از روی چمن های پوشیده از برف عبور کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He strode angrily into the classroom.
4. He strode about the meeting room.
[ترجمه گوگل]با قدم های بلند به سمت اتاق جلسه رفت
[ترجمه ترگمان]با گام های بلند در اتاق ملاقات پیش رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She strode purposefully up to the door and knocked loudly.
[ترجمه گوگل]او با قدم های بلند به سمت در رفت و با صدای بلند در زد
[ترجمه ترگمان]او با گام های بلند به سمت در رفت و با صدای بلند در زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He strode importantly into the room.
[ترجمه گوگل]با قدم مهمی وارد اتاق شد
[ترجمه ترگمان]با گام های بلند به داخل اتاق رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He strode purposefully into the room.
8. Cottrell strode out across the cobbled courtyard.
[ترجمه گوگل]کاترل از حیاط سنگفرش شده بیرون رفت
[ترجمه ترگمان]سپس با گام های بلند از محوطه سنگی بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She came face-to-face with the gunman as he strode into the playground.
[ترجمه گوگل]او در حالی که مرد مسلح وارد زمین بازی می شد، رو در رو شد
[ترجمه ترگمان]وقتی وارد حیاط بازی شد با تیرانداز مواجه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He pulled his arm free, and strode for the door.
[ترجمه گوگل]دستش را آزاد کرد و به سمت در رفت
[ترجمه ترگمان]دستش را آزاد کرد و با گام های بلند به سمت در رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He drew back the tent flap and strode out into the blizzard.
[ترجمه گوگل]او درپوش چادر را عقب کشید و با قدم های بلند به سمت کولاک رفت
[ترجمه ترگمان]سپس دریچه چادر را پس کشید و با گام های بلند در میان برف به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She strode past him without a backward glance .
[ترجمه گوگل]بدون نگاهی به عقب از کنارش گذشت
[ترجمه ترگمان]زن بی آنکه نگاهی به عقب بیندازد از کنارش گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He swung round and strode towards the door. Benedict obligingly held it open.
[ترجمه گوگل]چرخید و به سمت در رفت بندیکت با اجبار آن را باز نگه داشت
[ترجمه ترگمان]برگشت و با گام های بلند به طرف در رفت obligingly به ناچار آن را باز نگه داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He strode purposefully towards the barn.
[ترجمه گوگل]عمداً به سمت انباری رفت
[ترجمه ترگمان]او با گام های بلند به سمت انبار رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید