strive for

پیشنهاد کاربران

تلاش کردن، تکاپو کردن، دنبال چیزی رفتن
It seems to me, whether it was intended or not, that our commander now has a goal to strive for because of you
اینطور به نظرم میاد، چه عمدی باشه چه نه ( به خاطر کاری که انجام داده، حالا ممکنه برنامه ریزی شده باشه، یا اتفاقی بوده باشه ) ، فرمانده ما در حال حاضر به خاطر تو هدفی داره که به خاطرش تلاش کنه.
...
[مشاهده متن کامل]

strive for = pursue = follow = chase = want = seek = look for = search for
strive for : دنبال کردن، گشتن، تعقیب کردن
تلاش کردن برای . . .
دنبال کردن ، پیگیری کردن
آرزو داشتن
عطش داشتن ( برای رسیدن به چیزی یا هدفی )

بپرس