stripy

/ˈstraɪpi//ˈstraɪpi/

معنی: خط خط، راه راه، مخطط
معانی دیگر: نواره دار، پلنگی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: stripier, stripiest
• : تعریف: having or marked with stripes; striped.

جمله های نمونه

1. She was wearing a stripy knitted top.
[ترجمه گوگل]او یک تاپ بافتنی راه راه پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]لباس پشمی stripy پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was wearing jeans and a stripy T-shirt.
[ترجمه گوگل]شلوار جین و تی شرت راه راه پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]او شلوار جین و یک تی شرت راه راه پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He always wears stripy shirts with white collars.
[ترجمه گوگل]او همیشه پیراهن های راه راه با یقه سفید می پوشد
[ترجمه ترگمان]همیشه با یقه های بارنگ سفید پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was wearing a stripy shirt and baggy blue trousers.
[ترجمه گوگل]او یک پیراهن راه راه و یک شلوار آبی گشاد پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]پیراهن نخی به تن داشت و شلوار گشاد آبی رنگ پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Design: crew neck, long sleeve top with stripy inserts down sleeves.
[ترجمه گوگل]طراحی: یقه خدمه، رویه آستین بلند با درج های راه راه، آستین های پایین
[ترجمه ترگمان]طراحی: گردن خدمه، آستین بلند با آستین پنهان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The spot where I'd put my stripy barrel-bag was empty.
[ترجمه گوگل]جایی که کیسه بشکه ای راه راهم را گذاشته بودم خالی بود
[ترجمه ترگمان]جای خالی من خالی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. ""What about a stripy wallpaper for this room?'' ""I dunno,'' he grunted.
[ترجمه گوگل]""در مورد کاغذ دیواری راه راه برای این اتاق چطور؟" "نمی دانم،" او غرغر کرد
[ترجمه ترگمان]\"در مورد این اتاق\" stripy stripy \"چی میشه؟\" زیر لب غرغری کرد و گفت: نمی دونم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was referring to the stripy animals that prowl the country in declining numbers.
[ترجمه گوگل]او به حیوانات راه راه اشاره می کرد که تعداد آنها در کشور رو به کاهش است
[ترجمه ترگمان]او به حیوانات stripy که در حال پرسه زدن در کشور در حال کاهش هستند اشاره می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But Ben put red shorts, a red stripy top and red slippers.
[ترجمه گوگل]اما بن شورت قرمز، تاپ راه راه قرمز و دمپایی قرمز پوشید
[ترجمه ترگمان]اما بن شلوار قرمز رنگی پوشیده بود و با دمپایی های قرمز رنگی پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Friend For Teddy - Rusty finds one of Spotty's fluffy slippers, and tries to return it without her noticing. . . Stripy doesn't help when he decided that the slipper could be Teddy's new friend.
[ترجمه گوگل]دوست برای تدی - Rusty یکی از دمپایی های کرکی اسپاتی را پیدا می کند و سعی می کند بدون اینکه متوجه شود آن را پس دهد وقتی استریپی تصمیم گرفت که دمپایی می تواند دوست جدید تدی باشد کمکی نمی کند
[ترجمه ترگمان]یکی از دوستان تدی - Rusty یکی از کفش های نرم Spotty را پیدا می کند، و سعی می کند بدون توجه به آن که متوجه شود که the دوست جدید تدی باشد کمک نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. These are the caves beneath the waves, where stripy fish with feathery fins and sharks with hideous toothy grins swam round the whale and the snail on his tail.
[ترجمه گوگل]اینها غارهای زیر امواج هستند، جایی که ماهی‌های راه راه با باله‌های پر و کوسه‌هایی با پوزخندهای دندانی زشت دور نهنگ و حلزون روی دم او شنا می‌کردند
[ترجمه ترگمان]این ها غاری است که در زیر امواج، در جایی که ماهی های stripy با باله feathery و کوسه ها با نیش کوسه نفرت انگیز به دور وال و حلزون بر دنب خود شنا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Decked in female clothing — including a stripy top, black knee length skirt and high heels — Crute left Lincoln Crown Court hoping to give the cameramen the slip.
[ترجمه گوگل]کروت با پوشیدن لباس‌های زنانه - از جمله یک تاپ راه راه، دامن مشکی تا روی زانو و کفش‌های پاشنه بلند - از دادگاه لینکلن خارج شد و امیدوار بود که فیلم‌برداران را از این کار خارج کند
[ترجمه ترگمان]Decked در لباس زنانه - از جمله یک دامن بلند پایه، دامن بلند زانوی سیاه و پاشنه های بلند - دادگاه Lincoln کراون را ترک کرد و امیدوار بود که فیلم بردارها را تحویل دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Interest in knitting began at the age of nine and resulted in many short stripy scarves!
[ترجمه گوگل]علاقه به بافتنی از سن نه سالگی شروع شد و منجر به تولید روسری های راه راه کوتاه شد!
[ترجمه ترگمان]علاقه به بافتن در سن ۹ سالگی شروع شد و به تعداد زیادی شال گردنی کوتاه انجامید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Sweep a cotton ball soaked in 100 percent lemon juice over stripy areas.
[ترجمه گوگل]یک تکه پنبه آغشته به آب لیمو 100 درصد را روی نواحی راه راه بریزید
[ترجمه ترگمان]یک توپ پنبه آغشته به ۱۰۰ درصد آب لیمو را در مناطق stripy خیس کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خط خط (صفت)
bandy, striped, stripy

راه راه (صفت)
striped, stripy, brindle, corrugated, brindled, canaliculate, fasciated

مخطط (صفت)
striped, stripy

انگلیسی به انگلیسی

• stripey, having stripes; having pattern of stripes; striped
something that is stripy is made up of a lot of stripes.

پیشنهاد کاربران

بپرس