striping

/straɪpɪŋ//straɪpɪŋ/

هاشور زنی، خط خطی کردن

جمله های نمونه

1. For a second she stood alone, livid weals striping her from head to foot.
[ترجمه گوگل]برای یک ثانیه او تنها ایستاد، غم و اندوه او را از سر تا پا برهنه کرد
[ترجمه ترگمان]تا یک لحظه تنها ایستاد، و چند جای دیگر جای او را گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A horizontal striping pattern distracts the eye and disguises the pattern of light and dark.
[ترجمه گوگل]الگوی راه راه افقی چشم را پرت می کند و الگوی روشن و تاریکی را پنهان می کند
[ترجمه ترگمان]یک الگوی افقی افقی چشم را پرت می کند و الگوی نور و تاریکی را تغییر می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. No couch grass striping her soft leather shoes with cuckoo-spit here she thinks.
[ترجمه گوگل]او فکر می‌کند که هیچ علف کاناپه‌ای کفش‌های چرمی نرم او را با تف فاخته نمی‌کشد
[ترجمه ترگمان]هیچ چمن راحتی نیست که کفش چرم نرم او را با کبوتر پر کند و spit کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This striping becomes synonymous with social attachment and is therefore the ideal pattern for evolution to exaggerate with contrasting colours.
[ترجمه گوگل]این راه راه مترادف با دلبستگی اجتماعی می شود و بنابراین الگوی ایده آلی برای تکامل است تا با رنگ های متضاد اغراق کند
[ترجمه ترگمان]این striping مترادف با دلبستگی اجتماعی است و بنابراین الگوی ایده آل برای سیر تکاملی برای مبالغه با رنگ های متضاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Performance can also be enhanced by striping the data over multiple data servers for parallel access.
[ترجمه گوگل]کارایی را می توان با جدا کردن داده ها روی چندین سرور داده برای دسترسی موازی نیز افزایش داد
[ترجمه ترگمان]کارایی نیز می تواند با striping داده ها بر روی سرورهای داده ای چندگانه برای دسترسی موازی، افزایش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Low temperatures cause problems with icing and reduced striping ability.
[ترجمه گوگل]دمای پایین باعث ایجاد مشکلاتی در یخ زدگی و کاهش توانایی خط کشی می شود
[ترجمه ترگمان]دماهای پایین باعث ایجاد مشکلاتی با یخ زدایی و کاهش توانایی striping می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It cleans thoroughly without striping your natural protective oil.
[ترجمه گوگل]این روغن محافظ طبیعی شما را کاملا تمیز می کند
[ترجمه ترگمان]آن به طور کامل تمیز کردن روغن محافظ طبیعی شما را تمیز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Add black stripes using a striping brush.
[ترجمه گوگل]با استفاده از قلم مو نوارهای مشکی را اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]stripes سیاه را با استفاده از یک قلم مو، اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But this can not, of course, explain the greater similarity in the striping of the rest of the body.
[ترجمه گوگل]اما این نمی تواند، البته، تشابه بیشتر در خطوط راه راه بقیه بدن را توضیح دهد
[ترجمه ترگمان]اما این نمی تواند، البته، شباهت بیشتر در the بقیه بدن را توضیح دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Vehicles have opening doors, loaded with details, and sporty green and white striping color scheme!
[ترجمه گوگل]وسایل نقلیه دارای درهای باز، پر از جزئیات، و طرح رنگی اسپرت سبز و سفید هستند!
[ترجمه ترگمان]وسایل نقلیه در حال باز کردن درها، پر از جزئیات، و طرح رنگ سبز رنگ و رنگ سفید هستند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. From the result of simulink we find that the algorithm can eliminate the striping fixed pattern noise effectively. It also has been proved that it can be used in the real high-speed imaging system.
[ترجمه گوگل]از نتیجه simulink متوجه می‌شویم که الگوریتم می‌تواند نویز الگوی ثابت راه راه را به طور موثر حذف کند همچنین ثابت شده است که می توان از آن در سیستم تصویربرداری با سرعت بالا استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]با توجه به نتایج شبیه سازی ها نشان می دهیم که این الگوریتم می تواند نویز الگوی ثابت striping را به طور موثر حذف کند همچنین ثابت شده است که می تواند در سیستم تصویربرداری با سرعت بالا مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She shrieked again, but he wasn't letting up and the stick kept relentlessly striping her bottom.
[ترجمه گوگل]دوباره فریاد زد، اما او تسلیم نشد و چوب بی‌رحمانه پایین او را می‌کشید
[ترجمه ترگمان]او دوباره جیغ کشید، اما دست از پا نمی شناخت و عصایش بی رحمانه به پایین خم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Membership card after the implementation of online processing unit, belling, striping, die - cut leaflets, features, etc.
[ترجمه گوگل]کارت عضویت پس از اجرای واحد پردازش آنلاین، بللینگ، خط کشی، بروشورها، ویژگی ها و غیره
[ترجمه ترگمان]کارت عضویت پس از پیاده سازی واحد پردازش آنلاین، belling، striping، leaflets، مشخصه های، و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The problem of serious stress corrosion existed in sour water tank in sour water striping unit of sulphur workshop was analyzed.
[ترجمه گوگل]مشکل خوردگی تنشی جدی موجود در مخزن آب ترش در واحد نوار کشی آب ترش کارگاه گوگرد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]مساله خوردگی تنشی جدی در مخزن آب ترش در واحد ترش striping آب ترش مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] حاشیه کشی [کشیدن حاشیه صوتی بر نوار فیلم ]

پیشنهاد کاربران

تنبیه کردن
نوارِش
( Navāresh )
�نوار� ( strip ) و �‍ِش� ( ing )
باطله برداری
تخلیه، خالی کردن ( در مهندی عمران )
چاپیدن، دوشیدن، لخت کردن

بپرس