stripe

/ˈstraɪp//straɪp/

معنی: خط، باریکه، مارک، پارچه راه راه، خش، یراق، خط راه راه، درجه نظامی، پاگون، خط خطی کردن، راه راه کردن، تازیانه زدن
معانی دیگر: (نواره ای که از نظر رنگ یا بافت و غیره با زمینه فرق دارد) نواره، پلنگی، راه، راه راه، (ارتش - نشان به شکل ((7)) یا ((-)) برای مشخص کردن درجه ی گروهبان ها و غیره) سردوشی، نشان آستین، سرآستینی، روآستینی (chevron هم می گویند)، نوع، گونه، قسم، طبقه، (قدیمی) ضربه ی شلاق، نواره دار کردن، (معمولا جمع) پارچه ی راه راه، رجوع شود به: streak، (قدیمی - به شرطی که به شکل نوار باشد) تاول، بادکردگی، جای شلاق، علامت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a relatively long, narrow band or strip distinguished from the surrounding area or surface by color, texture, or the like.
مشابه: band, bar, line

(2) تعریف: cloth or other material having such bands or strips.

(3) تعریف: a band of cloth or braid worn on a uniform, often as an indication of time served.

(4) تعریف: type; sort; kind.
مشابه: description, manner, nature, type

- All people are not of the same stripe.
[ترجمه گوگل] همه مردم یک خط نیستند
[ترجمه ترگمان] همه آدما مثل یه \"راه راه\" نیستن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: stripes, striping, striped
• : تعریف: to furnish or mark with a stripe or stripes.
مشابه: bar

جمله های نمونه

1. a white stripe down the center of the road
یک خط سفید در وسط جاده

2. a man of his stripe would never surrender
مردی مثل او هرگز تسلیم نمی شود.

3. i have a navy-blue, pin stripe suite
من یک دست کت و شلوار سرمه ای راه راه دارم.

4. the plate has a red stripe along the edge
یک خط قرمز در امتداد لبه ی بشقاب وجود دارد.

5. The book has a diagonal black stripe on the cover.
[ترجمه گوگل]روی جلد کتاب دارای نوار مشکی مورب است
[ترجمه ترگمان]این کتاب نوار سیاه مورب روی جلد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The plates have a blue stripe round the edge.
[ترجمه گوگل]صفحات دارای یک نوار آبی دور لبه هستند
[ترجمه ترگمان]بشقاب های روی لبه یک خط راه راه آبی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His dark socks, I could see, had a stripe on them.
[ترجمه گوگل]جوراب‌های تیره‌اش، می‌توانستم ببینم، روی آن‌ها راه راه بود
[ترجمه ترگمان]جوراب تیره اش، می توانستم ببینم که روی آن ها خط راه راه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The toad has a distinctive yellow stripe down its back.
[ترجمه گوگل]وزغ یک نوار زرد متمایز در پشت خود دارد
[ترجمه ترگمان] وزغ یه خط زرد مشخص از پشتش داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She was awarded another stripe.
[ترجمه گوگل]او جایزه دیگری دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]خط راه راه دیگری هم به او دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A floral design with a Regency stripe background, for example, fits the bill perfectly.
[ترجمه گوگل]برای مثال، طرح گلدار با پس‌زمینه راه راه Regency، کاملاً مناسب است
[ترجمه ترگمان]برای مثال، یک طرح گل با پس زمینه Regency Regency، به طور کامل متناسب با این لایحه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Soon entrepreneurs of every stripe thought of ways to put this new power source to work.
[ترجمه گوگل]به زودی کارآفرینان از هر رشته ای به فکر راه هایی برای به کار انداختن این منبع انرژی جدید افتادند
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که کارآفرینان هر گروه به روش هایی فکر کردند که این منبع قدرت جدید را به کار گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The red stripe on the file was attached only if there was believed to be a risk of escape.
[ترجمه گوگل]نوار قرمز روی فایل فقط در صورتی ضمیمه شد که احتمال فرار وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]نوار قرمز روی پرونده فقط در صورتی متصل می شد که تصور می شد خطر فرار وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She wore a bright green jogging suit with a white stripe down the sides.
[ترجمه گوگل]او یک کت و شلوار دویدن به رنگ سبز روشن با یک نوار سفید در دو طرف پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]او یک کت و شلوار سبز روشن پوشیده بود که نواری سفید بر روی هر دو طرف داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The butterfly is black and white with a blue stripe running down each wing.
[ترجمه گوگل]پروانه سیاه و سفید است و یک نوار آبی از هر بال آن می گذرد
[ترجمه ترگمان]پروانه سیاه و سفید با نوار آبی در حال دویدن در هر بال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خط (اسم)
hand, order, groove, way, road, character, bar, mark, letter, row, line, file, feature, writing, track, script, streak, charter, letter missive, stripe, calligraphy, rut, ruler, ruck, message, legend, fascia, stria, handwriting, penmanship, printmaking, tails

باریکه (اسم)
slip, slice, tab, track, belt, strip, isthmus, berm, listel, slab, stripe

مارک (اسم)
score, mark, brand, stripe

پارچه راه راه (اسم)
stripe, brindle

خش (اسم)
hatch, strap, strip, garbage, stripe, notch, hack, flinders, good-mother, stria, mother-in-law

یراق (اسم)
galloon, lace, stripe, lacing

خط راه راه (اسم)
stripe

درجه نظامی (اسم)
stripe

پاگون (اسم)
stripe

خط خطی کردن (فعل)
stripe, scrawl

راه راه کردن (فعل)
stripe, corrugate, wale

تازیانه زدن (فعل)
flog, whip, lambast, lambaste, stripe, lick, flagellate, scourge, knout, rawhide

تخصصی

[سینما] حاشیه - نوار
[نساجی] راه راه - دارای خطوط موازی - نوار

انگلیسی به انگلیسی

• narrow band differing in color or texture from that which surrounds it; ribbon or strip of cloth indicating rank or length of service; sort, kind; stroke, blow (such as one made with a whip)
mark with stripes, mark with narrow bands of contrasting color or texture
stripes are long, thin lines, usually of different colours.
stripes are also narrow bands of material sewn onto a uniform to indicate someone's rank.

پیشنهاد کاربران

stripe 3 ( n ) =a narrow piece of cloth, often in the shape of a V, that is worn on the uniform of a soldier or police officer to show their rank
stripe
stripe 4 ( n )
stripe
stripe 2 ( n ) e. g. a white tablecloth with red stripes
stripe
stripe 1 ( n ) ( straɪp ) =a long narrow line of color, that is a different color from the areas next to it, e. g. a zebra's black and white stripes.
stripe
He earned his stripes = مثلا کسی رو استخدام مکینیم واسه ماری و به اون شخص شکاکیم نست به این که ایا شایتگی این مار رو داره یانه بعد یه مدت میبینم کارش عالیه میگیم he esrned his stripes , یه حورایی اینجا این معنی رو میده " واقعا حقش رو داشت " که این شغل رو بهش بدیم
...
[مشاهده متن کامل]

معنی دیگه ای رو فکر نکنم داشته باشه که دوستان نوشتن

معنیش میشه راه راه
خط رنگی
رگه
And in the mountains are stripes, white and red
معنی اولش : خطی که رنگش با پس زمینه فرق میکنه .
معنی دومش : درجه نظامی که روی لباس دوخته میشه ، وقتی adele میگه To earn my stripes داره با یه حالت استعاری صحبت میکنه که مقامم رو بدست بیارم یا به جایگاه واقعیم برسم .
نوار
راه راه
earn one's stripes
کارهایی که فرد برای نشون دادن شایستگی هایش در زمینه ی خاصی انجام میدهد
مثال: آهنگ million years ago از Adele :
To earn my stripes I'd have to pay
برای اینکه شایستگی هامو نشون بدم باید بهاش رو بپردازم
خط خطی
به معنای راه راهه
Line
خط

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس