strip away

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
زدودن / کنار زدن / برطرف کردن / آشکار ساختن
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( فیزیکی – واقعی ) :**
برداشتن یا جدا کردن لایه ها یا پوشش ها.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال: They stripped away the old paint.
رنگ قدیمی رو زدودند.
2. ** ( ادبی – استعاری ) :**
کنار زدن چیزهای سطحی یا ظاهری برای آشکار کردن حقیقت یا ماهیت اصلی.
مثال: The report stripped away the lies and revealed the truth.
گزارش دروغ ها رو کنار زد و حقیقت رو آشکار کرد.
3. ** ( اجتماعی – انتقادی ) :**
اشاره به حذف یا از بین بردن چیزی که مانع دیدن واقعیت یا اصل موضوع است.
مثال: Strip away the excuses, and you’ll see the real problem.
بهانه ها رو کنار بزن، مشکل واقعی رو می بینی.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
remove – eliminate – peel off – uncover – expose – take away – eradicate

حذف کردن به طور کامل
از میان بردن به طور کامل
در آوردن لباس
Strip away lies
رونمایی کردن از دروغهای های پیرامون زندگی جان اف کندی
این معنی رو هم میده فکر کنم
Strip away the surface
پوسته ی ظاهری را کنار زدن
کنار گذاشتن چیزی، صرف نظر کردن از چیزی
چشم پوشی کردن
خلع
عریان کردن
کنار نهادن
to remove something that covers something
( اصطلاح ) برداشتن پوشش، لایه و . . . از کسی یا چیزی، کاهش چیزی، برداشتن حق یا امتیازات چیزی.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)