stringer

/ˈstrɪŋər//ˈstrɪŋə/

معنی: نوازنده ساز، چنگک گوشت، تراورس عمودی
معانی دیگر: انسان (از نظر رده بندی خاص)، (شخص یا دستگاه) به نخ کشنده، ردیف کننده، آمودگر، (خانه های چوبی) تیر افقی (که ستون های عمودی را بهم وصل می کند)، رجوع شود به: stringpiece، بخش دراز و سبک (بدنه ی هواپیما و موشک و غیره) دنباله، رجه ی ماهی خشک کنی، سیم یا طنابی که ماهی ها را با گیره از آن می آویزند و خشک می کنند، (مجله و روزنامه و غیره) گزارشگر نیمه وقت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person or object that strings.

(2) تعریف: a newspaper reporter who covers local news for a paper published somewhere else.
مشابه: reporter

جمله های نمونه

1. a second stringer
آدم دست دوم،عضو تیم دوم

2. He picked up extra money as a local stringer for the New York Herald.
[ترجمه داریوش.م] او به عنوان یک روزنامه نگار محلی موقتی در روزنامه نیویورک هرارد پول بیشتر ی گیرش آمد.
|
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک نوازنده محلی برای نیویورک هرالد پول اضافی دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]او پول بیشتری به عنوان یک استرینگر محلی برای New York Herald جمع آوری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. For the management careers of both Dave Stringer and Malcolm Crosby, this is likely to be a crucial semi-final.
[ترجمه داریوش.م] در زمینه مشغله مدیریت برای دیو استرینگر و مالکوم کرازبی، این مرحله مثل یک مسابقه نیمه نهایی واقعی است.
|
[ترجمه گوگل]برای حرفه مدیریتی دیو استرینگر و مالکوم کراسبی، این احتمالاً یک نیمه نهایی حیاتی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]برای شغل های مدیریتی هر دو طرف دیو و مالکوم کرازبی، این احتمال وجود دارد که مرحله نیمه نهایی قطعی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Gutting, who earned honors for heaviest stringer, proved the hero with a 2-pounder just before the whistle.
[ترجمه گوگل]گوتینگ، که به عنوان سنگین‌ترین استرینگور افتخار کسب کرد، درست قبل از سوت، با یک ضربه 2 پوندی قهرمان شد
[ترجمه ترگمان]Gutting که به عنوان بهترین استرینگر موفق به کسب افتخار شد، درست قبل از سوت برنده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mr Stringer now appears relatively safe, but he could have been the victim of his own success.
[ترجمه گوگل]آقای استرینگر اکنون نسبتاً امن به نظر می رسد، اما می توانست قربانی موفقیت خودش باشد
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، آقای استرینگر نسبتا امن به نظر می رسد، اما می توانست قربانی موفقیت خودش باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. So, next time you talk to your stringer, check out they know more about their job than you do.
[ترجمه گوگل]بنابراین، دفعه بعد که با استرینگر خود صحبت می کنید، بررسی کنید که آنها بیشتر از شما در مورد کار خود می دانند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، دفعه بعد که با استرینگر صحبت می کنید، چک کنید که آن ها بیشتر از شما درباره شغل خود بدانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A good stringer will know the right string and tension for you.
[ترجمه گوگل]یک نوازنده خوب رشته و کشش مناسب شما را می شناسد
[ترجمه ترگمان]یک استرینگر خوب رشته و تنش مناسب برای شما را خواهد شناخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Stringer now works on Two Tree Island amassing information and collecting diatoms.
[ترجمه گوگل]استرینگر اکنون در Two Tree Island کار می کند و اطلاعات جمع آوری می کند و دیاتوم ها را جمع آوری می کند
[ترجمه ترگمان]اکنون استرینگر در دو جزیره درختی مشغول جمع آوری اطلاعات و جمع آوری diatoms کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Stringer disagrees, however . " Evolution goes on all the time . You don't have to intervene.
[ترجمه گوگل]اما استرینگر مخالف است "تکامل همیشه ادامه دارد شما نیازی به مداخله ندارید
[ترجمه ترگمان]با این حال، استرینگر موافق نیست، با این حال تحول در تمام مدت ادامه دارد تو مجبور نیستی دخالت کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A . E . Stringer is the author of Human Costume Channel Markers ( Wesleyan University Press ).
[ترجمه گوگل]آ E استرینگر نویسنده نشانگرهای کانال لباس انسان (انتشارات دانشگاه وسلیان) است
[ترجمه ترگمان]الف ای استرینگر نویسنده شبکه طراحی لباس انسان (انتشارات دانشگاه وسلی)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But at the church, Stringer said, she saw other people enduring the same fears and struggles.
[ترجمه گوگل]اما در کلیسا، استرینگر گفت، او افراد دیگری را دید که همان ترس ها و مبارزات را تحمل کردند
[ترجمه ترگمان]اما در کلیسا، استرینگر گفت که مردم دیگر همان ترس ها و مبارزات را تحمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Professor Stringer believes it is because there may have been only a fleeting encounter as modern humans migrated through South-East Asia and then on to Melanesia.
[ترجمه گوگل]پروفسور استرینگر معتقد است که این به این دلیل است که ممکن است تنها یک رویارویی زودگذر وجود داشته باشد، زیرا انسان های مدرن از جنوب شرق آسیا و سپس به ملانزی مهاجرت کردند
[ترجمه ترگمان]پروفسور استرینگر بر این باور است که به این دلیل است که ممکن است تنها یک برخورد زودگذر وجود داشته باشد، چرا که انسان های امروزی از شرق آسیا و سپس به Melanesia مهاجرت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Graham Stringer MP said: "Michael Martin lost his job because he [also] thought it was more important to pursue the leakers – of MPs' expenses – rather than pursue the issues. "
[ترجمه گوگل]گراهام استرینگر، نماینده پارلمان گفت: "مایکل مارتین شغل خود را از دست داد، زیرا او [همچنین] فکر می کرد که به جای پیگیری مسائل، پیگیری افشاگران - هزینه های نمایندگان - مهم تر است "
[ترجمه ترگمان]گراه ام استرینگر یک نماینده مجلس گفت: \" مایکل مارتین شغلش را از دست داد زیرا او [ همچنین ] فکر می کرد که پی گیری مخارج MPs - بجای پی گیری مسائل مهم تر است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The institute was founded after Stringer, a Minnesota Vikings offensive lineman, died of heat stroke in 200
[ترجمه گوگل]این موسسه پس از آن تأسیس شد که استرینگر، یک خط حمله وایکینگ های مینه سوتا، در سال 200 بر اثر گرمازدگی درگذشت
[ترجمه ترگمان]این موسسه پس از اینکه استرینگر یک بازیکن خط جلو اهل مینه سوتا در ۲۰۰ سالگی براثر حمله گرما کشته شد تاسیس شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نوازنده ساز (اسم)
stringer

چنگک گوشت (اسم)
stringer

تراورس عمودی (اسم)
stringer

تخصصی

[عمران و معماری] تیر طولی - تیر فرعی - تیرچه - تیر افقی - تیرک
[زمین شناسی] تیر فرعی

انگلیسی به انگلیسی

• one who arranges objects on a string; horizontal timber; part-time journalist who covers a local area and supplies stories to a newspaper published in a different area
a stringer is a journalist who is employed part-time by a newspaper or a news service in order to report on a particular area; a technical term.

پیشنهاد کاربران

someone who sends reports or does interviews for a newspaper, but who is not an employee of that newspaper
کسی که گزارش می فرستد یا برای روزنامه مصاحبه می کند، اما کارمند آن روزنامه نیست.
In addition to a worldwide network of stringers, the paper has about 20 staff correspondents abroad.
...
[مشاهده متن کامل]

Hamza Wael Dahdouh and Mustafa Thuria, who also worked as a video stringer for AFP and other news organisations, were killed while they were “on their way to carry out their duty” for the channel in the Gaza Strip, the network said.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/stringer• https://en.wikipedia.org/wiki/Stringer_(journalism)
رگه یا رشته معدنی
mineral veinlet or filament
stringer ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: تیرک 3
تعریف: سازه‏ای فرعی که موجب حفظ شکل ظاهری پوستۀ بال و بدنۀ هواگَرد می‏شود
خبررسون

بپرس