string bean

/ˈstrɪŋˈbiːn//strɪŋbiːn/

رجوع شود به: snap bean، لوبیا سبز، انواع لوبیا سبز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of the long green pods, eaten when unripe, that are produced by various bean plants; snap bean.

جمله های نمونه

1. My little brother is like string bean .
[ترجمه گوگل]داداش کوچولو من مثل لوبیا هست
[ترجمه ترگمان]برادر کوچیکم مثل خمیر دندون میمونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Our vegetable have potato, lettuce cucumber, peking cabbage string bean.
[ترجمه گوگل]سبزی ما دارای سیب زمینی، خیار کاهو، لوبیا رشته کلم پکینگ است
[ترجمه ترگمان]سبزیجات ما سیب زمینی، خیار کاهو، کلم cabbage کلم و لوبیا را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Our vegetable has potato, lettuce cucumber, Peking cabbage, string bean.
[ترجمه گوگل]سبزی ما دارای سیب زمینی، خیار کاهو، کلم پکن، لوبیا است
[ترجمه ترگمان]سبزیجات ما سیب زمینی، کلم کاهو، کلم پکینگ، لوبیا رشته دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I was a string bean in high school, can you believe it?
[ترجمه گوگل]من در دبیرستان لوبیا رشته بودم، باورتان می شود؟
[ترجمه ترگمان]من یه دونه لوبیا تو دبیرستان بودم باورت میشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Stowe took one look at the happy-go-lucky string bean, and saw just what he was looking for.
[ترجمه گوگل]استو یک نگاهی به لوبیای رشته‌ای خوش‌شانس انداخت و آنچه را که دنبالش بود دید
[ترجمه ترگمان]Stowe یک نگاه به بن بسته شاد انداخت و دید که دنبال چه چیزی می گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. To father -- from your favorite string bean.
[ترجمه گوگل]به پدر -- از لوبیا رشته مورد علاقه شما
[ترجمه ترگمان] به سلامتی پدر … از اون لوبیا مورد علاقتون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Delicious stir fried with meats, they have a crunchy texture similar to string beans, but they cook faster.
[ترجمه گوگل]خوش طعم سرخ شده با گوشت، بافت تردی شبیه لوبیا چیتی دارند، اما زودتر می پزند
[ترجمه ترگمان]stir لذیذ که با گوشت سرخ شده، یک بافت ترد شبیه به لوبیا نخ دارند، اما آن ها سریع تر آشپزی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A woman goes to her doctor. She has a breadstick up her nose, a potato in her right ear and string bean in her left ear.
[ترجمه گوگل]زنی پیش دکترش می رود او یک چوب نان در بینی خود دارد، یک سیب زمینی در گوش راست و لوبیا رشته در گوش چپش
[ترجمه ترگمان] یه زن میره پیش دکترش یک تکه نان کند، یک سیب زمینی در گوش راست و خمیر لوبیا در گوش چپش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ht to the next—unlike here, where the corncob and the string bean remain locked in their rigid masculine roles.
[ترجمه گوگل]Ht به بعدی—بر خلاف اینجا، جایی که ذرت و لوبیای رشته ای در نقش های مردانه سفت و سخت خود قفل شده اند
[ترجمه ترگمان]در اینجا، برخلاف اینجا، جایی که لوبیا و لوبیا در نقش های مردانه شان قفل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A vegetable casserole is a flavorful alternative to a traditional Thanksgiving string bean casserole.
[ترجمه گوگل]یک کاسرول سبزیجات جایگزینی خوش طعم برای کاسه لوبیای رشته ای روز شکرگزاری است
[ترجمه ترگمان]A سبزیجات یک جایگزین غیر معمول برای یک محصول روز شکرگزاری سنتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Having three leaflets, as a leaf of clover or string bean.
[ترجمه گوگل]داشتن سه برگچه، به عنوان یک برگ شبدر یا لوبیا چیتی
[ترجمه ترگمان]پس از اینکه سه تن از این اوراق را به عنوان برگ شبدر یا خمیر نخی بدست خواهم آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Arranged in one row, as the seeds of a pea or string bean.
[ترجمه گوگل]در یک ردیف، به عنوان دانه های نخود یا لوبیا چیده شده است
[ترجمه ترگمان]Arranged در یک ردیف، به عنوان بذر نخود سبز یا یک لوبیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In this paper, the effect of the scalding conditions on keeping the dehydrated string bean green was studied in detail.
[ترجمه گوگل]در این مقاله تأثیر شرایط جوشاندن بر سبز ماندن لوبیا رشته‌ای کم‌آب به طور مفصل مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، تاثیر شرایط آب شده بر روی نگه داری ساقه لوبیا، به طور مفصل مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Remove the hard part from the two ends and sides of string bean. Cut string bean into halves. Chop spring onion. Soak vermicelli in water.
[ترجمه گوگل]قسمت سخت را از دو انتها و کناره لوبیا چیتی جدا کنید لوبیا چیتی را از وسط نصف کنید پیاز را خرد کنید ورمیشل را در آب خیس کنید
[ترجمه ترگمان]قسمت سخت از دو طرف و دو طرف لوبیا را از هم جدا کنید نخ را تکه تکه کنید onion بهاری را خرد کنید vermicelli را در آب بخیسانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• green bean
a string bean is the same as a runner bean.

پیشنهاد کاربران

green bean ( British ) / French bean ( British ) / runner bean / string bean = لوبیا سبز
string bean
اسامی سبزیجات به انگلیسی:
asparagus = مارچوبه
bell pepper ( American ) / pepper ( British ) / sweet pepper ( both Am & Br ) = فلفل دلمه ای 🫑
chilli ( British ) / chili ( American ) = فلفل تند 🌶 ( که یا قرمز است یا سبز ولی تند است )
...
[مشاهده متن کامل]

cabbage = کلم
broccoli = کلم بروکلی 🥦
cauliflower = گل کلم
Brussels sprouts = کلم بروکسل، کلم فندقی
celery = کرفس
lettuce = کاهو 🥬
leek = تره فرنگی
chives = تره
basil = ریحان
dill = شوید
cress = شاهی، ترتیزک
coriander = گشنیز
mushroom = قارچ
onion = پیاز 🧅
spring onion ( British ) / scallion ( American ) / green onion ( American ) = پیازچه
garlic = سیر 🧄
shallot = نوعی پیاز کوچک
pea = نخود فرنگی
pumpkin = کدو تنبل 🎃
spinach = اسفناج
thyme = آویشن
fennel = رازیانه، بادیان
parsley = جعفری
mint = نعنا
green bean ( British ) / French bean ( British ) / runner bean / string bean = لوبیا سبز
turnip = شلغم
oregano = پونه کوهی
sage = مریم گلی
radish = تربچه
tarragon = ترخون
beetroot ( British ) / beet ( American ) = چغندر
zucchini ( American ) / courgette ( British ) = کدو سبز
okra = بامیه ( نوعی گیاه )
eggplant ( American ) / aubergine ( British ) = بادنجان 🍆
sweet potato = سیب زمینی شیرین
yam = سیب زمینی هندی
corn on the cob = بلال کامل 🌽
parsnip = هویج وحشی
broad bean ( British ) / fava bean ( American ) = باقلا

بپرس