1. Take my advice – string along with me, I know this business inside out.
[ترجمه گوگل]به توصیه من توجه کنید - با من همراه باشید، من این تجارت را از درون می شناسم
[ترجمه ترگمان]، نصیحت منو همراه خودت ببر من این کار رو از داخل میدونم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]، نصیحت منو همراه خودت ببر من این کار رو از داخل میدونم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I string along with him about the way to attack.
[ترجمه گوگل]من با او در مورد راه حمله به دنبالش هستم
[ترجمه ترگمان]من در راه حمله با او همراه او هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من در راه حمله با او همراه او هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. You can string along with him for the time being.
[ترجمه گوگل]می توانید فعلاً با او همراه شوید
[ترجمه ترگمان] تو می تونی تا اون موقع با اون باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] تو می تونی تا اون موقع با اون باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. If you're going into town, I'll string along with you.
[ترجمه گوگل]اگر به شهر می روید، من با شما همراه خواهم بود
[ترجمه ترگمان]اگر به شهر می روید، من هم با شما می آیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر به شهر می روید، من هم با شما می آیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Can't you string along with me? I want to stay alone.
[ترجمه گوگل]نمی تونی با من همراه بشی؟ میخوام تنها بمونم
[ترجمه ترگمان]نمی توانی با من بیایی؟ میخوام تنها بمونم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نمی توانی با من بیایی؟ میخوام تنها بمونم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. You should string along with me because I know this business inside out.
[ترجمه گوگل]شما باید با من همراه باشید زیرا من این تجارت را از درون می شناسم
[ترجمه ترگمان]تو باید همراه من بیایی چون من این تجارت رو از داخل میدونم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تو باید همراه من بیایی چون من این تجارت رو از داخل میدونم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Do you mind if I string along with you?
[ترجمه گوگل]آیا برایتان مهم نیست که با شما همگام شوم؟
[ترجمه ترگمان]اشکالی نداره من با تو بیام؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اشکالی نداره من با تو بیام؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Then measure 6 feet from the string along the house, and put a mark there.
[ترجمه گوگل]سپس 6 فوت از نخ را در امتداد خانه اندازه بگیرید و علامتی را در آنجا قرار دهید
[ترجمه ترگمان]سپس ۶ پا را از رشته در طول خانه اندازه گیری کرد و یک نشانه روی آن گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سپس ۶ پا را از رشته در طول خانه اندازه گیری کرد و یک نشانه روی آن گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I found I couldn't string along with all their notions.
[ترجمه گوگل]متوجه شدم که نمیتوانم با تمام مفاهیم آنها رشته کنم
[ترجمه ترگمان]متوجه شدم که نمی توانم تمام تصورات آن ها را تحمل کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]متوجه شدم که نمی توانم تمام تصورات آن ها را تحمل کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Most of the employees decide to string along the old firm.
[ترجمه گوگل]بیشتر کارمندان تصمیم میگیرند در شرکت قدیمی شرکت کنند
[ترجمه ترگمان]اکثر کارکنان تصمیم می گیرند که در امتداد شرکت قدیمی رشته بندی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اکثر کارکنان تصمیم می گیرند که در امتداد شرکت قدیمی رشته بندی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He found he couldn't string along with their unrealistic notions.
[ترجمه گوگل]او متوجه شد که نمی تواند با تصورات غیرواقعی آنها همراه شود
[ترجمه ترگمان]او متوجه شد که او نمی تواند با تصورات واهی آن ها ارتباط برقرار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او متوجه شد که او نمی تواند با تصورات واهی آن ها ارتباط برقرار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He found he couldn't string along with all their unrealistic notions.
[ترجمه گوگل]او متوجه شد که نمیتواند با تمام تصورات غیرواقعی آنها همراه شود
[ترجمه ترگمان]او متوجه شد که او نمی تواند با همه تصورات واهی آن ها ارتباط برقرار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او متوجه شد که او نمی تواند با همه تصورات واهی آن ها ارتباط برقرار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She decided to string along with the others as she has nothing else to do.
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت که با دیگران همراه شود، زیرا کار دیگری برای انجام دادن ندارد
[ترجمه ترگمان]او تصمیم گرفت که با بقیه همراه شود، چون کار دیگری برای انجام دادن ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او تصمیم گرفت که با بقیه همراه شود، چون کار دیگری برای انجام دادن ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I'll string along, if you don't object.
[ترجمه گوگل]اگر مخالفت نکنید، رشته می کنم
[ترجمه ترگمان]اگر اعتراضی نداری، من هم کنار می کشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر اعتراضی نداری، من هم کنار می کشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. I'll string along with someone who's driving into the capital.
[ترجمه گوگل]من با کسی که با ماشین به سمت پایتخت می رود همراه می شوم
[ترجمه ترگمان]من با کسی که داره به پایتخت رانندگی می کنه خبرم می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من با کسی که داره به پایتخت رانندگی می کنه خبرم می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید