strikebreaker

/ˈstraɪkˌbrekər//ˈstraɪkbreɪkə/

اعتصاب شکن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one who hires others, or one who is hired, to work in place of striking employees during a strike; scab.

جمله های نمونه

1. Many strikebreakers were subjected to verbal and physical attacks.
[ترجمه گوگل]بسیاری از اعتصاب‌شکن‌ها مورد حملات لفظی و فیزیکی قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از strikebreakers در معرض حملات کلامی و فیزیکی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Strike-breakers are often despised by their workmates.
[ترجمه گوگل]اعتصاب شکنان اغلب مورد تحقیر همکاران خود قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]breakers اغلب مورد تحقیر workmates قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Strikers attacked the strikebreakers sent in to replace them.
[ترجمه گوگل]مهاجمان به اعتصاب شکن هایی که برای جایگزینی آنها فرستاده شده بودند حمله کردند
[ترجمه ترگمان]Strikers به the که برای تعویض آن ها فرستاده شده بود، حمله کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It might also start by attempts to prevent the transportation of strikebreakers or goods, and a clash would follow police intervention.
[ترجمه گوگل]همچنین ممکن است با تلاش‌هایی برای جلوگیری از حمل و نقل اعتصاب‌شکن‌ها یا کالاها آغاز شود و درگیری پس از مداخله پلیس رخ دهد
[ترجمه ترگمان]همچنین ممکن است با تلاش برای جلوگیری از حمل کالا یا کالا و یک برخورد، مداخله پلیس را دنبال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Since they are more easily replaced, the employer is more likely to use strikebreakers against them.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که آنها راحت تر جایگزین می شوند، کارفرما به احتمال زیاد از اعتصاب شکن ها علیه آنها استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که به راحتی جایگزین می شوند، کارفرما احتمالا از strikebreakers علیه آن ها استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In January and February 1985 it collapsed amidst tremendous local recriminations, directed primarily and almost entirely at strikebreakers.
[ترجمه گوگل]در ژانویه و فوریه 1985 در میان سرزنش‌های شدید محلی، که عمدتاً و تقریباً به طور کامل متوجه اعتصاب‌شکنان بود، فروپاشید
[ترجمه ترگمان]در ژانویه و فوریه ۱۹۸۵، در میان اتهامات شدید داخلی، به طور عمده و تقریبا به طور کامل در strikebreakers سقوط کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who violates a workers' strike by working or furnishing workers for an employer, one hired to replace a striking worker
one who works during a work strike
a strike-breaker is a person who continues to work during a strike, or someone who replaces a worker who is on strike.

پیشنهاد کاربران

strike - breaker ( n ) =a person who continues to work while other employees are on strike; a person who is employed to replace people who are on strike, strike - breaking ( n )
strikebreaker

بپرس