1. He struck an attitude of offended dignity and marched out of the room.
[ترجمه گوگل]او رفتاری توهین آمیز از حیثیت نشان داد و از اتاق بیرون رفت
[ترجمه ترگمان]با وقار و وقار برخورد کرد و از اتاق بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با وقار و وقار برخورد کرد و از اتاق بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He struck an attitude of defiance with a typically hard-hitting speech.
[ترجمه گوگل]او با یک سخنرانی به طور معمول سخت برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]او به یک طرز فکر مبارزه طلبی با یک سخنرانی معمولی برخورد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به یک طرز فکر مبارزه طلبی با یک سخنرانی معمولی برخورد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The actor, striking an attitude, began to quote Shakespeare.
[ترجمه گوگل]این بازیگر با نگرش خود شروع به نقل قول از شکسپیر کرد
[ترجمه ترگمان]بازیگر، که یک طرز فکر به خود زده بود، شروع به نقل از آثار شکسپیر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بازیگر، که یک طرز فکر به خود زده بود، شروع به نقل از آثار شکسپیر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Sometimes, striking an attitude against an Italianate blue sky, Wandsworth looked magnificent.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات، واندسورث با نگرش در برابر آسمان آبی ایتالیایی، باشکوه به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]گاهی در مقابل آسمان آبی رنگی که به نظر می رسید بسیار باشکوه به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گاهی در مقابل آسمان آبی رنگی که به نظر می رسید بسیار باشکوه به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Don't try to strike an attitude with me.
[ترجمه گوگل]سعی نکنید با من نگرش ایجاد کنید
[ترجمه ترگمان]سعی نکن با من برخورد کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سعی نکن با من برخورد کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Don't strike an attitude!