stridulate

/ˈstrɪdjʊleɪt//ˈstrɪdjʊleɪt/

(به ویژه حشرات - صدای خشنی که در اثر بهم مالیدن یا به هم زدن بال ها یا پاها ایجاد می شود) وزوز کردن، زنگیدن، زنجره وار صدا کردن، جیرجیر کردن، جیر جیر یا خش خش کردن، صدا دراوردن، تولید صدای گوشخراش کردن

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: stridulates, stridulating, stridulated
مشتقات: stridulatory (adj.), stridulation (n.)
• : تعریف: to produce a shrill grating, creaking, or chirping sound by rubbing certain parts of the body together, as some insects do.

- Ants stridulate to communicate with each other.
[ترجمه گوگل] مورچه ها برای برقراری ارتباط با یکدیگر به سرعت تلاش می کنند
[ترجمه ترگمان] مورچه ها سعی می کنند با هم ارتباط برقرار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

verb
( of an insect, especially a male cricket or grasshopper ) make a shrill sound by rubbing the legs, wings, or other parts of the body together.
◀️the insects buzzed, whined, hummed, stridulated, and droned
جیرجیر کردن
◀️ I didn't know scorpions could stridulate

بپرس