stridor


صدای بلند، صدای گوشخراش

جمله های نمونه

1. In a trice, a girl stridor, cried.
[ترجمه گوگل]در یک تریس، یک دختر استریدور، گریه کرد
[ترجمه ترگمان]در یک چشم به هم زدن یک دختر جوان فریاد زد:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Clinical presentation includes dyspnea at exertion, stridor, and wheezing.
[ترجمه گوگل]تظاهرات بالینی شامل تنگی نفس در هنگام فعالیت، استریدور و خس خس سینه است
[ترجمه ترگمان]ارائه بالینی شامل dyspnea، exertion، و خس خس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In three patients (0. 9%), post-intubation stridor occurred which required therapy.
[ترجمه گوگل]در سه بیمار (9/0%) استریدور پس از لوله گذاری رخ داد که نیاز به درمان داشت
[ترجمه ترگمان]در سه بیمار (۰ (۹ %)، stridor پس از سوند گذاری اتفاق افتاد که به درمان نیاز داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This is one of the "rings and slings" that will cause dysphagia and stridor in the young child.
[ترجمه گوگل]این یکی از «حلقه‌ها و زنجیرهایی» است که باعث اختلال بلع و استریدور در کودک خردسال می‌شود
[ترجمه ترگمان]این یکی از \"حلقه های and\" است که باعث dysphagia و stridor در کودک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective To investigate the significance of expert nursing in bronchofibroscopy of the children with congenital laryngeal stridor.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اهمیت پرستاری متخصص در برونکوفیبروسکوپی کودکان مبتلا به استریدور مادرزادی حنجره
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد اهمیت پرستاری تخصصی در bronchofibroscopy از کودکان مبتلا به stridor مادرزادی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Before tuyere, as long as gently toss, a sound light stridor, kite can be lifted off, swinging in the wind.
[ترجمه گوگل]قبل از tuyere، تا زمانی که به آرامی پرتاب، بادبادک نور صدا، بادبادک را می توان بلند کرد، نوسان در باد
[ترجمه ترگمان]پیش از آن که tuyere، به همان اندازه که به نرمی دور پرتاب می شوند، یک روشنایی ملایم به صدا درمی آید، بادبادک می تواند بلند شود و در باد تاب بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Symptoms of anaphylaxis may include hives, pruritis, flushing, dyspnea, wheeze, stridor, syncope, crampy abdominal pain, and vomiting.
[ترجمه گوگل]علائم آنافیلاکسی ممکن است شامل کهیر، خارش، گرگرفتگی، تنگی نفس، خس خس سینه، استریدور، سنکوپ، درد کرامپی شکم و استفراغ باشد
[ترجمه ترگمان]علایم of ممکن است شامل کندوهای، pruritis، سیفون، dyspnea، wheeze، stridor، syncope، crampy، درد شکمی، و استفراغ باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Ventilator weaning protocols may not be as useful in pediatrics as in adults. Systemic corticosteroids decrease the incidence of post extubation stridor and may reduce reintubation rates.
[ترجمه گوگل]پروتکل های جداسازی ونتیلاتور ممکن است به اندازه بزرگسالان در اطفال مفید نباشد کورتیکواستروئیدهای سیستمیک بروز استریدور پس از لوله گذاری را کاهش می دهند و ممکن است میزان لوله گذاری مجدد را کاهش دهند
[ترجمه ترگمان]protocols از شیر گرفتن ممکن است در کودکان در کودکان به اندازه بزرگسالان مفید نباشند افت فشار ناشی از افت فشار، میزان شیوع post را کاهش می دهد و ممکن است نرخ reintubation را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. During spontaneous breathing with 5% sevoflurane and 100% oxygen, upper airway dimensions and stridor score were recorded.
[ترجمه گوگل]در طی تنفس خود به خودی با 5 درصد سووفلوران و 100 درصد اکسیژن، ابعاد راه هوایی فوقانی و نمره استریدور ثبت شد
[ترجمه ترگمان]در طول تنفس فی البداهه با ۵ % sevoflurane و ۱۰۰ % اکسیژن، ابعاد airway بالایی و امتیاز stridor ثبت شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Hypocalcemia can present dramatically as tetany seizures altered mental status or stridor.
[ترجمه گوگل]هیپوکلسمی می تواند به طور چشمگیری به صورت تشنج های تتانی که وضعیت ذهنی یا استریدور را تغییر می دهد، ظاهر شود
[ترجمه ترگمان]Hypocalcemia می تواند به طور قابل توجهی به عنوان تصرف tetany وضعیت ذهنی یا stridor را تغییر دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The most common presenting symptom was intolerance to feed, encountered in 51 of the patients, followed by stridor in 32 patients.
[ترجمه گوگل]شایع ترین علامت ارائه شده عدم تحمل به غذا بود که در 51 بیمار مشاهده شد و پس از آن در 32 بیمار استریدور مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]متداول ترین نشانه های ارائه، عدم تحمل برای تغذیه، در ۵۱ بیمار، و پس از آن stridor در ۳۲ بیمار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Sometimes patients might experience also a sore throat, dysphagia or stridor.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات بیماران ممکن است گلودرد، دیسفاژی یا استریدور را نیز تجربه کنند
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات بیماران ممکن است یک گلو درد، dysphagia یا stridor را تجربه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Asthma is a kind of disease characterised by paroxysmal stridor with sputum.
[ترجمه گوگل]آسم نوعی بیماری است که با استریدور حمله ای همراه با خلط مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]آسم یک نوع بیماری است که توسط paroxysmal stridor با بزاق آلوده مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This paper studies the results and pharmacologic effects of the liquid extracted from Elephantopus scaber L. in curing three major symptoms of bronchitis (cough, sputum and stridor).
[ترجمه گوگل]این مقاله به بررسی نتایج و اثرات فارماکولوژیکی مایع استخراج شده از Elephantopus scaber L در درمان سه علامت اصلی برونشیت (سرفه، خلط و استریدور) می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله نتایج و اثرات جانبی مایع استخراج شده از Elephantopus scaber L را مورد مطالعه قرار می دهد در درمان سه بیماری عمده برونشیت (سرفه، خلط و stridor)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• harsh sound, sound which is unpleasant to hear; harsh vibrating sound caused by an obstruction of the trachea or larynx (pathology)

پیشنهاد کاربران

Stridor is an abnormal, high - pitched, musical breathing sound. It is caused by a blockage in the throat or voice box ( larynx ) . It is most often heard when taking in a
breath
خرخر کردن ( خصوصا در سگ سانان )
پزشکی: سوت تنفسی، صدای تنفسی مداوم و بلند هنگام دم
در پزشکی:صدای اضافه

بپرس