stridden

جمله های نمونه

1. We strode across the snowy fields.
[ترجمه گوگل]در میان مزارع برفی قدم زدیم
[ترجمه ترگمان]با گام های بلند از روی چمن های پوشیده از برف عبور کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The boy walked with a manly stride.
[ترجمه گوگل]پسر با گامی مردانه راه می رفت
[ترجمه ترگمان]پسر با قدم های مردانه به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They were joined by a newcomer who came striding across a field.
[ترجمه گوگل]یک تازه وارد به آنها پیوست که با قدم های بلند از یک میدان می گذشت
[ترجمه ترگمان]آن ها به یک تازه وارد ملحق شده بودند که با گام های بلند به سوی میدان می آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You can finish the longest road step by step. But you may be unable to finish the shortest road if you have no action of striding.
[ترجمه گوگل]می توانید قدم به قدم طولانی ترین راه را تمام کنید اما ممکن است نتوانید کوتاه ترین راه را به پایان برسانید اگر هیچ اقدامی برای گام برداشتن نداشته باشید
[ترجمه ترگمان] میتونی طولانی ترین راه رو با قدم زدن تموم کنی اما ممکن است نتوانید از کوتاه ترین راه عبور کنید، اگر اقدامی برای قدم زدن نداشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Paco reached the door in only three strides.
[ترجمه گوگل]پاکو تنها با سه قدم به در رسید
[ترجمه ترگمان]پاکو با سه قدم بلند به در رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In one short stride, he reached the window.
[ترجمه گوگل]با یک قدم کوتاه به پنجره رسید
[ترجمه ترگمان]با یک حرکت کوتاه به پنجره رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He strode angrily into the classroom.
[ترجمه گوگل]با عصبانیت وارد کلاس شد
[ترجمه ترگمان]با عصبانیت به داخل کلاس رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He strode about the meeting room.
[ترجمه گوگل]با قدم های بلند به سمت اتاق جلسه رفت
[ترجمه ترگمان]با گام های بلند در اتاق ملاقات پیش رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Let us wipe off the sweat of youth and stride forward,listening to the spring thunder throughout the journey! Outside the school gate what is greeting us is a glorious future.
[ترجمه گوگل]بیایید عرق جوانی را پاک کنیم و به پیش برویم و در طول سفر به رعد و برق بهاری گوش دهیم! بیرون دروازه مدرسه آنچه به استقبال ما می آید آینده ای باشکوه است
[ترجمه ترگمان]باید عرق جوانی را پاک کنیم و به راه خود ادامه دهیم و به غرش رعد در تمام سفر گوش دهیم! بیرون از دروازه مدرسه، چیزی که به ما خوش آمد می گویند یک آینده باشکوه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She came striding along to meet me.
[ترجمه گوگل]او با سرعت به سمت من آمد
[ترجمه ترگمان]او با قدم های بلند جلو آمد تا مرا ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She strode purposefully up to the door and knocked loudly.
[ترجمه گوگل]او با قدم های بلند به سمت در رفت و با صدای بلند در زد
[ترجمه ترگمان]او با گام های بلند به سمت در رفت و با صدای بلند در زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She strode purposefully up to the desk and demanded to speak to the manager.
[ترجمه گوگل]او عمداً به سمت میز رفت و خواست که با مدیر صحبت کند
[ترجمه ترگمان]او با گام های بلند به سمت میز رفت و خواست با مدیر صحبت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Shouldering her pack, she strode off up the road.
[ترجمه گوگل]او در حالی که کوله بار خود را به دوش می‌کشید، از جاده خارج شد
[ترجمه ترگمان]کوله پشتی اش را بیرون آورد و با گام های بلند از جاده خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Shea's testimony threw the defense off stride.
[ترجمه گوگل]شهادت شی، دفاع را از بین برد
[ترجمه ترگمان]شهادت Shea دفاع را از خود دور کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We're making great strides in the search for a cure.
[ترجمه گوگل]ما در حال برداشتن گام های بزرگ در جستجوی یک درمان هستیم
[ترجمه ترگمان]ما در جست و جوی یک درمان پیشرفت بزرگی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• walk with long easy steps; go over in one long step; straddle
stridden is the past participle of stride.

پیشنهاد کاربران

### **Root Word of "Stride"**
- **STRIDE**: A long, decisive step or a significant progress in something.
- - -
### **Collocations of "Stride"**
- **Confident stride** ( گام های مطمئن )
...
[مشاهده متن کامل]

- **Long stride** ( گام بلند )
- **Purposeful stride** ( گام مصمم )
- **Giant strides** ( پیشرفت های بزرگ )
- **Hit one’s stride** ( به اوج عملکرد خود رسیدن )
### **Example Sentences ( Easy to Hard ) for Collocations:**
1. **She walked with a confident stride. **
* ( او با گام های مطمئن راه می رفت. ) * ✅
2. **His long stride helped him cross the field quickly. **
* ( گام های بلند او کمک کرد تا به سرعت از زمین عبور کند. ) * 🏃‍♂️
3. **The leader moved forward with a purposeful stride. **
* ( رهبر با گام های مصمم به جلو حرکت کرد. ) * 💪
4. **The company has made giant strides in technology. **
* ( این شرکت در زمینه فناوری پیشرفت های بزرگی داشته است. ) * 🚀
5. **After some practice, the athlete finally hit his stride. **
* ( بعد از کمی تمرین، ورزشکار بالاخره به اوج عملکرد خود رسید. ) * 🏅
- - -
### **Derivatives of "Stride"**
- **STRIDES** ( جمع stride: گام ها یا پیشرفت ها )
- **STRIDING** ( حالت استمراری: در حال قدم برداشتن یا پیشرفت کردن )
- **STRIDDEN** ( حالت سوم فعل: قدم برداشته است )
- **STRIDER** ( کسی که با گام های بلند و محکم راه می رود )
### **Example Sentences ( Easy to Hard ) for Derivatives:**
1. **She takes long strides when walking. **
* ( او هنگام راه رفتن گام های بلندی برمی دارد. ) * 👣
2. **He was striding across the stage with excitement. **
* ( او با هیجان در حال قدم زدن روی صحنه بود. ) * 🎭
3. **The scientist has stridden past many challenges to achieve success. **
* ( دانشمند از چالش های زیادی عبور کرده تا به موفقیت برسد. ) * 🔬
4. **As a professional strider, he moves effortlessly through the mountains. **
* ( به عنوان یک کوهنورد حرفه ای، او بدون زحمت از میان کوه ها حرکت می کند. ) * ⛰️
5. **The country has stridden towards economic growth despite difficulties. **
* ( این کشور علیرغم مشکلات، به سوی رشد اقتصادی گام برداشته است. ) * 📈
chatgpt

بپرس