1. I was carried out on a stretcher, with everyone gawping at me.
[ترجمه گوگل]من را روی برانکارد بردند و همه به من نگاه کردند
[ترجمه ترگمان]من را روی برانکار بردند و همه به من نگاه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He was carried off on a stretcher.
3. They wheeled her out on the stretcher.
4. An ambulance officer brought a stretcher for the injured woman.
[ترجمه گوگل]مامور آمبولانس برای زن مجروح برانکارد آورد
[ترجمه ترگمان]یک مامور آمبولانس، برانکار را برای زن زخمی آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She was carried off the track on a stretcher.
[ترجمه گوگل]او را با برانکارد از مسیر خارج کردند
[ترجمه ترگمان]او روی برانکار را حمل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Mind out! We're coming through with the stretcher.
[ترجمه گوگل]حواسش جمع باشه! ما با برانکارد می آییم
[ترجمه ترگمان]مواظب باش! ما از طریق برانکار داریم میایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It leaves the ring on a stretcher; the result is a first-round knockout.
[ترجمه گوگل]حلقه را روی برانکارد رها می کند نتیجه یک ناک اوت دور اول است
[ترجمه ترگمان]این فیلم حلقه را بر روی یک برانکار قرار می دهد؛ نتیجه یک ضربه فنی به دور حذفی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I entered a hall crammed with low stretcher beds, placed row upon row on an antiseptic, scrubbed floor.
[ترجمه گوگل]وارد سالنی مملو از تختهای برانکارد پایین شدم و ردیف به ردیف روی زمینی تمیز و ضدعفونیکننده قرار گرفتم
[ترجمه ترگمان]من وارد یک سالن شدم که از تخت برانکار پایین امده بود و ردیف روی یک ردیف روی زمین تمیز و تمیز قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. But it's a stretcher we need, an ambulance, sort of.
[ترجمه گوگل]اما این یک برانکارد است که ما نیاز داریم، یک آمبولانس، یک جورهایی
[ترجمه ترگمان]اما یک آمبولانس لازم داریم، یک آمبولانس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. They had me on a stretcher in the hall for almost an hour.
[ترجمه گوگل]تقریباً یک ساعت مرا روی برانکارد گذاشتند در سالن
[ترجمه ترگمان]تقریبا یک ساعت بود که روی برانکار نشسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I switched ends on the stretcher to avoid the stain from the piece of meat.
[ترجمه گوگل]سرهای برانکارد را عوض کردم تا از لکه روی تکه گوشت جلوگیری کنم
[ترجمه ترگمان]من با تخت روان سر روی تخت روان گذاشتم تا از لکه گوشت جلوگیری کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She's rushed to hospital on a stretcher in a neck brace.
[ترجمه گوگل]او با برانکارد در گردنبند به سرعت به بیمارستان منتقل شده است
[ترجمه ترگمان]او با برانکار به بیمارستان می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Right in the middle is a stretcher.
[ترجمه گوگل]درست در وسط یک برانکارد قرار دارد
[ترجمه ترگمان]درست وسط این وسط یه برانکار هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The stretcher bearers ran out to unload the cargo.
[ترجمه گوگل]برانکاردها دویدند تا محموله را تخلیه کنند
[ترجمه ترگمان]تخت روان به بیرون دویدند تا بار را خالی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The two ambulance attendants quickly put Plover on a stretcher and got him into the ambulance.
[ترجمه گوگل]دو مامور آمبولانس به سرعت پلور را روی برانکارد گذاشتند و او را داخل آمبولانس کردند
[ترجمه ترگمان]دو مامور آمبولانس به سرعت Plover را بر روی برانکار نهادند و او را به داخل آمبولانس رساندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید