🔸 معادل فارسی:
- وضعیت های تنش زا
- حالت های فشار جسمی
- موقعیت های آزاردهنده ی بدنی
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( نظامی/حقوقی – اصلی ) :**
به معنای واداشتن فرد به ایستادن یا نشستن در حالت های دشوار و غیرطبیعی برای مدت طولانی، معمولاً به عنوان روش بازجویی یا شکنجه.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: *Prisoners were forced into stress positions for hours. *
زندانیان مجبور شدند ساعت ها در وضعیت های فشار جسمی بمانند.
2. ** ( اجتماعی – کاربردی ) :**
گاهی در معنای استعاری برای اشاره به شرایط سخت یا فشار روانی در زندگی روزمره.
مثال: *He felt like his job kept him in stress positions all the time. *
او احساس می کرد شغلش دائماً او را در وضعیت های فشار قرار می دهد.
- - -
🔸 مترادف ها:
painful posture – coercive position – forced stance – physical duress
- وضعیت های تنش زا
- حالت های فشار جسمی
- موقعیت های آزاردهنده ی بدنی
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( نظامی/حقوقی – اصلی ) :**
به معنای واداشتن فرد به ایستادن یا نشستن در حالت های دشوار و غیرطبیعی برای مدت طولانی، معمولاً به عنوان روش بازجویی یا شکنجه.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: *Prisoners were forced into stress positions for hours. *
زندانیان مجبور شدند ساعت ها در وضعیت های فشار جسمی بمانند.
2. ** ( اجتماعی – کاربردی ) :**
گاهی در معنای استعاری برای اشاره به شرایط سخت یا فشار روانی در زندگی روزمره.
مثال: *He felt like his job kept him in stress positions all the time. *
او احساس می کرد شغلش دائماً او را در وضعیت های فشار قرار می دهد.
- - -
🔸 مترادف ها: