stress out
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
عبارت **"stress out"** یک فعل عبارتی ( phrasal verb ) در انگلیسی است که به معنای **دچار استرس یا فشار روانی شدن، عصبی یا مضطرب شدن** است. این عبارت معمولاً برای توصیف حالتی به کار می رود که فرد به دلیل مشکلات، فشار کاری، امتحانات یا هر عامل استرس زای دیگری دچار اضطراب و نگرانی می شود.
... [مشاهده متن کامل]
- - -
## معنی و کاربرد
- **دچار استرس یا فشار روانی شدن:** یعنی به دلیل شرایط سخت یا فشار زیاد، احساس اضطراب و نگرانی کردن.
- **عصبی یا مضطرب شدن:** معمولاً برای اشاره به حالتی است که فرد کنترل خود را از دست می دهد و عصبی می شود.
- **غیررسمی و پرکاربرد:** بیشتر در مکالمات روزمره و غیررسمی استفاده می شود.
- - -
## مثال ها
- *Don’t stress out about the exam—just do your best!*
( در مورد امتحان استرس نگیر—فقط بهترین تلاشت رو بکن! )
- *She’s stressing out over her new job. *
( او به خاطر کار جدیدش دچار استرس شده. )
- *I always stress out before big presentations. *
( من همیشه قبل از ارائه های مهم دچار استرس می شوم. )
- - -
## معادل های فارسی
- دچار استرس شدن
- عصبی یا مضطرب شدن
- فشار روانی کشیدن
- استرس گرفتن
... [مشاهده متن کامل]
- - -
## معنی و کاربرد
- **دچار استرس یا فشار روانی شدن:** یعنی به دلیل شرایط سخت یا فشار زیاد، احساس اضطراب و نگرانی کردن.
- **عصبی یا مضطرب شدن:** معمولاً برای اشاره به حالتی است که فرد کنترل خود را از دست می دهد و عصبی می شود.
- **غیررسمی و پرکاربرد:** بیشتر در مکالمات روزمره و غیررسمی استفاده می شود.
- - -
## مثال ها
( در مورد امتحان استرس نگیر—فقط بهترین تلاشت رو بکن! )
( او به خاطر کار جدیدش دچار استرس شده. )
( من همیشه قبل از ارائه های مهم دچار استرس می شوم. )
- - -
## معادل های فارسی
- دچار استرس شدن
- عصبی یا مضطرب شدن
- فشار روانی کشیدن
- استرس گرفتن
دچار استرس کردن ( استرس دادن )
دچار استرس شدن ( استرس گرفتن )
دچار استرس شدن ( استرس گرفتن )
اونو مضطرب کرد
استرس داشتن، استرس گرفتن
استرس داشتن
در معرض اظطراب ( استرس ) شدید قرار گرفتن
دچار اضطراب ( استرس ) زیاد شدن
استرس وارد کردن به کسی
تحت استرس بودن
کلافه شدن
استرسی.
زیر ( تحت ) استرس بودن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)