1. He needs to have an operation for a stress fracture in his foot.
[ترجمه گوگل]او باید به دلیل شکستگی استرس در پایش عمل کند
[ترجمه ترگمان]او باید برای شکستگی تنش در پایش عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He suffered a stress fracture of the right foot.
[ترجمه گوگل]او از ناحیه پای راست دچار شکستگی استرسی شد
[ترجمه ترگمان]او دچار شکستگی تنش از پای راست شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The Rangers ace suffered a stress fracture of the right knee after a late tackle in the recent 1-1 draw at Broomfield.
[ترجمه گوگل]ستاره رنجرز پس از تکل دیرهنگام در تساوی 1-1 اخیر در برومفیلد دچار شکستگی استرس زانوی راست شد
[ترجمه ترگمان]پس از اینکه در ۱ - ۱ اخیر در شکل ۱ - ۱ به سمت برومفیلد قرار گرفت، تیم رنجرز از شکستگی فشار زانوی راست دچار شکستگی تنش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. But she also suffered a second stress fracture to her tibia last season.
[ترجمه گوگل]اما او همچنین در فصل گذشته دچار دومین شکستگی تنش شد
[ترجمه ترگمان]اما او همچنین در فصل گذشته دچار شکستگی stress شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Terrell Owens will play with a stress fracture in his foot.
[ترجمه گوگل]ترل اونز با شکستگی استرس در پایش بازی خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]Terrell اونز با شکستگی تنش در پایش بازی خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The most bothersome injury may be the stress fracture suffered by defensive tackle Brandon Whiting before camp began.
[ترجمه گوگل]آزاردهنده ترین آسیب ممکن است شکستگی ناشی از استرس ناشی از تکل دفاعی براندون وایتینگ قبل از شروع اردو باشد
[ترجمه ترگمان]آسیب آزار دهنده ممکن است شکستگی تنش باشد که قبل از اینکه کمپ شروع شود، دچار حمله تدافعی به برندون Whiting شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. When I say stress fracture everybody forgets stress and focuses on fracture.
[ترجمه گوگل]وقتی می گویم شکستگی استرس، همه استرس را فراموش می کنند و روی شکستگی تمرکز می کنند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که من می گویم شکستگی استرس، همه استرس را فراموش می کنند و بر شکستگی تمرکز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The thermal stress fracture resistance factor R is thermal shock resistance of the ceramic material.
[ترجمه گوگل]ضریب مقاومت به شکست تنش حرارتی R مقاومت شوک حرارتی مواد سرامیکی است
[ترجمه ترگمان]عامل مقاومت شکستگی فشار گرمایی، مقاومت در برابر ضربه حرارتی مواد سرامیکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Objective:To investigate the etiopathogenesis and generative factors of stress fracture of tibia during the recruit training, so as to institute its preventive measures.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اتیوپاتوژنز و عوامل مولد شکستگی استرسی استخوان درشت نی در حین آموزش سربازگیری به منظور انجام اقدامات پیشگیرانه
[ترجمه ترگمان]هدف: تحقیق درباره etiopathogenesis و عوامل تولیدی در شکستگی های استرس در طول آموزش استخدام، به طوری که اقدامات پیشگیرانه را انجام دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Faced with this stress fracture in their funding structures, banks have two obvious ways to respond.
[ترجمه گوگل]بانک ها در مواجهه با این شکست استرس در ساختارهای تامین مالی خود، دو راه واضح برای پاسخ دادن دارند
[ترجمه ترگمان]بانک ها در مواجه با این شکست استرس در ساختارهای مالی خود، دو روش واضح برای پاسخ دادن دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Stress fracture is a common method of cutting raw materials in engineering.
[ترجمه گوگل]شکست تنشی روش رایج برش مواد خام در مهندسی است
[ترجمه ترگمان]شکستگی تنش یک روش رایج برای برش مواد خام در مهندسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. But he suffered a stress fracture in February and started playing again only in mid-July.
[ترجمه گوگل]اما او در ماه فوریه دچار شکستگی استرس شد و از اواسط جولای دوباره شروع به بازی کرد
[ترجمه ترگمان]اما او در ماه فوریه دچار شکستگی تنش شد و تنها در اواسط ماه جولای دوباره شروع به بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Tibial stress fracture usually occurred in people who took part in exercise frequently.
[ترجمه گوگل]شکستگی ناشی از استرس تیبیا معمولاً در افرادی که به طور مکرر در ورزش شرکت می کردند رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]شکستگی فشار معمولا در افرادی رخ می دهد که اغلب در ورزش شرکت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Ratliff is expected to miss at least three more weeks with a stress fracture of the right wrist.
[ترجمه گوگل]انتظار می رود راتلیف حداقل سه هفته دیگر را به دلیل شکستگی استرسی مچ دست راست از دست بدهد
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که Ratliff حداقل سه هفته دیگر را با شکستگی فشار مچ دست از دست بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید