1. Having lived her life with such utmost strenuousness and cocksureness, she has missed her life altogether. Nothingness!
[ترجمه گوگل]او که زندگی خود را با این همه سخت گیری و جسارت گذرانده است، به کلی دلتنگ زندگی خود شده است هیچی!
[ترجمه ترگمان]بعد از آن که زندگی خود را با چنان شور و شوق زندگی کرده بود که زندگی اش را یکسره از دست داده است نیستی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعد از آن که زندگی خود را با چنان شور و شوق زندگی کرده بود که زندگی اش را یکسره از دست داده است نیستی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Having lived her life with such utmost strenuousness and cocksureness, she has missed her life altogether.
[ترجمه گوگل]او که زندگی خود را با این همه سخت گیری و جسارت گذرانده است، به کلی دلتنگ زندگی خود شده است
[ترجمه ترگمان]بعد از آن که زندگی خود را با چنان شور و شوق زندگی کرده بود که زندگی اش را یکسره از دست داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعد از آن که زندگی خود را با چنان شور و شوق زندگی کرده بود که زندگی اش را یکسره از دست داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She spoke with a passionate strenuousness which was rather striking.
[ترجمه گوگل]او با سختی پرشوری صحبت می کرد که نسبتاً چشمگیر بود
[ترجمه ترگمان]با نوعی strenuousness پر شور صحبت می کرد که نسبتا جالب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با نوعی strenuousness پر شور صحبت می کرد که نسبتا جالب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She puts emphasis on expressing the will of strenuousness and aggressiveness which run through in her poems and are always consistent.
[ترجمه گوگل]او بر بیان ارادهی سختگیری و پرخاشگری که در شعرهایش جاری است و همیشه ثابت است، تأکید میکند
[ترجمه ترگمان]او تاکید می کند که اراده of و پرخاشگری را بیان می کند که در اشعار او اجرا می شوند و همیشه سازگار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او تاکید می کند که اراده of و پرخاشگری را بیان می کند که در اشعار او اجرا می شوند و همیشه سازگار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This is in the university hearing officer passionate strenuousness speech.
[ترجمه گوگل]این در سخنرانی پرشور افسر دانشگاه است
[ترجمه ترگمان]این در دانشگاه شنیدن سخنرانی پر شور و هیجان آمیز افسری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این در دانشگاه شنیدن سخنرانی پر شور و هیجان آمیز افسری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. So it is simultaneously in his very first sentence a Marxist and a Darwinian vocabulary that Eikhenbaum is invoking, and that's what partly accounts for the strenuousness of his rhetoric.
[ترجمه گوگل]بنابراین آیخنبام در همان جمله اول خود یک واژگان مارکسیست و داروینی است که به آن استناد میکند، و این همان چیزی است که تا حدودی علت سختگیری لفاظیهای اوست
[ترجمه ترگمان]بنابراین در عین حال در اولین جمله او یک مارکسیست و یک مجموعه از واژگان داروینی که Eikhenbaum وجود دارد، و آن چیزی است که تا حدی برای the معانی بیان او حساب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین در عین حال در اولین جمله او یک مارکسیست و یک مجموعه از واژگان داروینی که Eikhenbaum وجود دارد، و آن چیزی است که تا حدی برای the معانی بیان او حساب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Therefore listen not to the Unbelievers, but strive against them with the utmost strenuousness, with the (Qur'an).
[ترجمه گوگل]پس به سخنان کافران گوش مکن، و با (قرآن) با آنان سخت کوشش کن
[ترجمه ترگمان]بنابراین به the گوش ندهید، اما با نهایت تلاش خود را با (قرآن)مبارزه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین به the گوش ندهید، اما با نهایت تلاش خود را با (قرآن)مبارزه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. There is only one form of beauty that is impossible because it does not exist, and that is the beauty of strenuousness or of the strenuous life.
[ترجمه گوگل]تنها یک شکل از زیبایی وجود دارد که غیرممکن است، زیرا وجود ندارد، و آن زیبایی سختی یا زندگی سخت است
[ترجمه ترگمان]تنها یک شکل از زیبایی وجود دارد که غیر ممکن است چون وجود ندارد، و این زیبایی of یا زندگی strenuous است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تنها یک شکل از زیبایی وجود دارد که غیر ممکن است چون وجود ندارد، و این زیبایی of یا زندگی strenuous است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. An overpowering smell of sweat, a sort of unconscious testimony to the strenuousness of his life, followed him about wherever he went, and even remained behind him after he had gone.
[ترجمه گوگل]بوی تند عرق، نوعی شهادت ناخودآگاه بر سختی زندگیاش، هر جا میرفت دنبالش میآمد و حتی بعد از رفتنش هم پشت سرش میماند
[ترجمه ترگمان]بوی شدید عرق، یک نوع شهادت ناخودآگاه که بر the زندگی او بود، او را در هر جا که می رفت تعقیب می کرد، و حتی پس از رفتن او، در پشت سر او باقی ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بوی شدید عرق، یک نوع شهادت ناخودآگاه که بر the زندگی او بود، او را در هر جا که می رفت تعقیب می کرد، و حتی پس از رفتن او، در پشت سر او باقی ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید