• : تعریف: a light that is mounted on a tall pole and used to illuminate a road or highway.
جمله های نمونه
1. I clashed against the streetlight and hurt my head.
[ترجمه آتنا] من به چراغ برق خیابان برخورد کردم و سرم آسیب دید
|
[ترجمه گوگل]با چراغ خیابان برخورد کردم و سرم درد گرفت [ترجمه ترگمان]به خیابان دویدم و سرم را تکان دادم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He crashed his car into a streetlight.
[ترجمه آتنا] او ماشینش را به چرا غ خیابان کوبید
|
[ترجمه گوگل]او با ماشینش به چراغ خیابان برخورد کرد [ترجمه ترگمان] ماشینش رو به چراغ خیابان پرت کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The windows misted, blurring the stark streetlight.
[ترجمه گوگل]پنجره ها مه آلود شده و نور شدید خیابان را تار می کند [ترجمه ترگمان]پنجره غبار را فرا گرفته بود و نور چراغ های خیابان را محو می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He clashed against the streetlight and hurt his head.
[ترجمه گوگل]با چراغ خیابان درگیر شد و سرش آسیب دید [ترجمه ترگمان]او به خیابان برخورد کرد و سرش را تکان داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Your grandfather kept you busy explaining how the streetlight worked.
[ترجمه گوگل]پدربزرگت تو را مشغول توضیح دادن نحوه کار چراغ خیابان کرده است [ترجمه ترگمان]پدر بزرگت تو رو مشغول توضیح دادن این بود که چراغ خیابان چطور کار می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She could hear the adjacent streetlight sizzling like a radioactive isotope.
[ترجمه گوگل]او میتوانست صدای نور خیابان مجاور را که مانند ایزوتوپ رادیواکتیو میسوزد، بشنود [ترجمه ترگمان]صدای the مجاور را می شنید که مثل یک ایزوتوپ رادیواکتیو جلز و ولز می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A streetlight beside an elementary school shed just enough light to let me make sense out of the map.
[ترجمه گوگل]یک چراغ خیابان در کنار یک مدرسه ابتدایی به اندازه کافی نور می اندازد که به من اجازه دهد از نقشه خارج شوم [ترجمه ترگمان]یک چراغ خیابان در کنار یک مدرسه ابتدایی نور کافی بود تا مرا از نقشه بیرون بکشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A streetlight, still on at sunrise this morning, in fog, made me happy all day.
[ترجمه گوگل]چراغ خیابانی که هنوز در طلوع آفتاب امروز صبح در مه روشن بود، تمام روز مرا خوشحال کرد [ترجمه ترگمان]چراغ خیابان که هنوز در طلوع خورشید بود، امروز صبح، در مه، مرا خوشحال می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Consider starting a campaign to get a streetlight or crosswalk installed and make your pedestrian - friendly.
[ترجمه گوگل]راه اندازی کمپینی را برای نصب چراغ خیابان یا خط عابر پیاده در نظر بگیرید و عابر پیاده خود را دوستانه کنید [ترجمه ترگمان]شروع یک فعالیت تبلیغاتی برای به دست آوردن یک برنامه کنترل نور و یا crosswalk نصب و ایجاد مکالمه با عابر پیاده تان را در نظر بگیرید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Matin, under the streetlight, dancing by herself, is singing the same song somewhere. I know.
[ترجمه گوگل]متین زیر نور خیابون خودش داره میرقصه یه جایی همین آهنگو میخونه میدانم [ترجمه ترگمان]Matin، زیر نور چراغ خیابان، با خودش می رقصد و همان ترانه را در جایی می خواند می دونم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The streetlight illuminates the individual drops of rain as they fall past it.
[ترجمه گوگل]چراغ خیابان تک تک قطره های باران را که از کنار آن می گذرند روشن می کند [ترجمه ترگمان]در حالی که از کنار آن می گذرند، چراغ های خیابان قطرات باران را روشن می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He against the streetlight and hurt his head.
[ترجمه گوگل]او در برابر چراغ خیابان و سرش آسیب دید [ترجمه ترگمان]او به چراغ خیابان اشاره کرد و سرش را تکان داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The accused pushed a motorbike 40 yards so that he could have a good look at it under a streetlight.
[ترجمه گوگل]متهم موتورسیکلت را 40 یاردی هل داد تا زیر نور خیابان به خوبی به آن نگاه کند [ترجمه ترگمان]این متهم یک موتورسیکلت را به سرعت ۴۰ یارد هل داد تا بتواند در زیر چراغی به آن نگاه کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Mark was walking home one day when he bumped his head on a streetlight.
[ترجمه گوگل]یک روز مارک در حال رفتن به خانه بود که سرش را به چراغ خیابان کوبید [ترجمه ترگمان]یه روز وقتی که \"مارک\" سرش رو به یه چراغ پرت کرده بود خونه داشت می رفت خونه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
تخصصی
[عمران و معماری] منبع روشنایی خیابان
انگلیسی به انگلیسی
• light mounted on a tall post for the purpose of illuminating a road or highway lighting on a public street, lamppost located on side of a street
پیشنهاد کاربران
1. تیر چراغ برق خیابان 2. نور چراغ برق خیابان
They danced together under a street light in the dark of night. آنها با یکدیگر زیر چراغ خیابان در تاریکی شب رقصیدند.
چراغ روشنایی خیابان
تیر چراغ برق پایه ی برق توی خیابان و جاده نور توی خیابان و جاده