• : تعریف: (informal) awareness, craftiness, or shrewdness in handling people or situations found in city environments where crime and poverty are extensive.
جمله های نمونه
1. The boys learned their street smarts early.
[ترجمه پوریا] پسرا زودتر فن خیابونو یاد میگیرن.
|
[ترجمه گوگل]پسرها هوش خیابانی خود را زود یاد گرفتند [ترجمه ترگمان]بچه ها smarts را زود یاد گرفتند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. You haven't got the street smarts to last ten minutes in New York without getting ripped off.
[ترجمه پوریا] تو هنوز اونقدر فن خیابونو بلد نیستی، برای این که ده دقیقه توی نیویورک دوام بیاری بدون اینکه پاره شی.
|
[ترجمه گوگل]شما هوشمندی خیابانی را ندارید که ده دقیقه در نیویورک دوام بیاورید بدون اینکه شما را از پا درآورند [ترجمه ترگمان]تو هنوز به هوش نیومده بودی که ده دقیقه آخر توی \"نیویورک\" بوده بدون اینکه تیکه پاره کنی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. In a city that prides itself on street smarts, some New Yorkers today are praying for a snow job.
[ترجمه گوگل]در شهری که به هوشمندی های خیابانی افتخار می کند، امروز برخی از نیویورکی ها برای شغل برفی دعا می کنند [ترجمه ترگمان]در شهری که خود را به هوش خیابانی افتخار می کند، برخی از اهالی نیویورک امروز برای یک کار برفی دعا می خوانند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They valued wiles, street smarts, never education.
[ترجمه گوگل]آنها برای حیله گری، هوشمندی های خیابانی ارزش قائل بودند، هرگز برای آموزش [ترجمه ترگمان]آن ها wiles، زیرکی خیابانی، و هرگز آموزش و پرورش ارزش قائل بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Book smarts, art smarts, body smarts, street smarts, and people smarts: These labels describe the various forms of intelligence and their use.
[ترجمه گوگل]کتاب هوشمند، هوشمندی هنری، هوشمندی بدن، هوشمندی خیابانی، و هوشمندی مردم: این برچسب ها اشکال مختلف هوش و استفاده از آنها را توصیف می کنند [ترجمه ترگمان]هوش، زیرکی، زیرکی، زیرکی، زیرکی، هوش محیطی، هوش، هوش، هوش، هوش، هوش، هوش، هوش، هوش، هوش، هوش، هوش، هوش، هوش، هوش، هوش، هوش، هوش، هوش، هوش، هوش، هوش، هوش، هوش، هوش، هوش، هوش، هوش، هوش، هوش، هوش، هوش، هوش، هوش، هوش، هوش، هوش، هوش، [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Book smarts and street smarts are very different things.
[ترجمه گوگل]کتاب هوشمند و هوشمند خیابانی چیزهای بسیار متفاوتی هستند [ترجمه ترگمان]هوش عاطفی و هوش محیطی چیزهای بسیار متفاوتی هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He also mentions "street smarts", by which he means reading situations and people, often unconsciously, and developing human relationships.
[ترجمه گوگل]او همچنین از «هوشهای خیابانی» یاد میکند که منظورش از خواندن موقعیتها و افراد، اغلب ناخودآگاه، و توسعه روابط انسانی است [ترجمه ترگمان]او همچنین به \"زیرکی خیابانی\" اشاره می کند که به معنی خواندن شرایط و افراد، اغلب ناآگاهانه و توسعه روابط انسانی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It encompasses books smarts and street smarts, financial genius and emotional intelligence.
[ترجمه گوگل]این کتاب شامل هوشمندی کتاب و هوشمندی خیابانی، نبوغ مالی و هوش هیجانی است [ترجمه ترگمان]این کتاب شامل هوش، هوش محیطی، هوش مالی و هوش عاطفی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He gives examples of policy-making without non-cognitive street smarts.
[ترجمه گوگل]او نمونه هایی از سیاست گذاری بدون هوشمندی خیابانی غیرشناختی می آورد [ترجمه ترگمان]او نمونه هایی از سیاست گذاری بدون هوش محیطی غیر شناختی را ارایه می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I probably had developed some street smarts and some think-on-your-feet type skills by the time that I was a teenager that some people don't come across until much later in life, if at all.
[ترجمه گوگل]من احتمالاً در دوران نوجوانی مهارتهای هوشمندانه خیابانی و مهارتهای فکر کردن به پاهای خود را توسعه داده بودم که برخی از افراد تا اواخر زندگی با آنها مواجه نمیشوند، حتی اگر اصلاً این مهارت را نداشته باشند [ترجمه ترگمان]احتمالا در زمانی که نوجوان بودم، هوش و زیرکی شغلی خود را در خیابان ها ایجاد کرده بودم که برخی از مردم تا آن زمان در زندگی باقی نمی مانند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I think I need to work on my street smarts .
[ترجمه گوگل]فکر می کنم باید روی هوشمندی های خیابانی خود کار کنم [ترجمه ترگمان] فکر کنم باید روی هوش خیابونی کار کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She also helped to set up courses in street smarts and bicy - cle safety.
[ترجمه گوگل]او همچنین به راه اندازی دوره های هوشمندسازی خیابانی و ایمنی دوچرخه کمک کرد [ترجمه ترگمان]او همچنین به ایجاد دوره هایی در زمینه ایمنی street و ایمنی cle کمک کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. There's hope: As Slumdog Millionaire showed, sometimes, through street smarts and scrappiness, the underdog can indeed win.
[ترجمه گوگل]امیدی وجود دارد: همانطور که میلیونر زاغه نشین نشان داد، گاهی اوقات، از طریق هوشمندی خیابانی و خرابکاری، افراد ضعیف واقعاً می توانند برنده شوند [ترجمه ترگمان]امید وجود دارد: همانطور که میلیونر زاغه نشین نشان می دهد، گاهی اوقات، از طریق زیرکی و زیرکی خیابانی، بازنده بازنده می تواند برنده شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Others think that street smarts and hands-on experience are the best way to get ahead.
[ترجمه گوگل]دیگران فکر می کنند که هوشمندی خیابانی و تجربه عملی بهترین راه برای پیشرفت است [ترجمه ترگمان]برخی دیگر فکر می کنند که هوش و تجربیات خیابانی بهترین راه برای پیشرفت هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• skills and knowledge needed to survive in an urban environment