1. a streamlined car
اتومبیل هوا لغز شده.
2. a streamlined design
طرح ساده و دلپسند
3. sharks are marvelously streamlined
کوسه ماهی ها به طور اعجاب انگیزی آب لغز هستند.
4. Contemporary cars are more streamlined than older ones.
[ترجمه گوگل]خودروهای امروزی ساده تر از خودروهای قدیمی هستند
[ترجمه ترگمان]خودروهای معاصر ساده تر از ماشین های قدیمی تر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The aircraft is streamlined to cut down wind resistance.
[ترجمه گوگل]این هواپیما برای کاهش مقاومت در برابر باد ساده شده است
[ترجمه ترگمان]هدف این هواپیما کاهش مقاومت باد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The cars all have a new streamlined design.
[ترجمه گوگل]همه خودروها دارای طراحی ساده و جدید هستند
[ترجمه ترگمان]همه ماشین ها طرح ساده و ساده ای دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Dolphins are perfectly streamlined for movement in the water.
[ترجمه گوگل]دلفین ها برای حرکت در آب کاملاً روان هستند
[ترجمه ترگمان]دلفین ها به طور کامل برای حرکت در آب ساده و ساده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The bodies of dolphins are more streamlined than those of porpoises.
[ترجمه گوگل]بدن دلفین ها نسبت به گرازهای دریایی ساده تر است
[ترجمه ترگمان]بدن دلفین ها بیشتر از گراز ماهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. We've even streamlined the selection process . . .
[ترجمه گوگل]ما حتی روند انتخاب را ساده کرده ایم
[ترجمه ترگمان]ما حتی فرآیند انتخاب را ساده کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. These functions can be much more streamlined as a result, with less human administration.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، با مدیریت کمتر انسانی، این عملکردها می توانند بسیار ساده تر شوند
[ترجمه ترگمان]این عملکردها می تواند بسیار ساده تر از یک نتیجه با مدیریت کم تر انسانی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Its board has adopted a streamlined procedure for doling out emergency loans.
[ترجمه گوگل]هیئت مدیره آن یک روش کارآمد را برای اعطای وام های اضطراری اتخاذ کرده است
[ترجمه ترگمان]هیات مدیره آن یک روش ساده برای تقسیم وام های اضطراری اتخاذ کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Recast and streamlined for the current season, it is languishing in a no-win time slot on Thursdays.
[ترجمه گوگل]بازنویسی و سادهسازی شده برای فصل جاری، پنجشنبهها در یک بازه زمانی بدون برد در حال از بین رفتن است
[ترجمه ترگمان]در صورتی که در فصل جاری ساده تر و سرراست باشد، در روزه ای پنجشنبه در یک بازه زمانی بدون برد به سر می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The whole development cycle is streamlined when the programmer can visualise and monitor program execution.
[ترجمه گوگل]کل چرخه توسعه زمانی ساده می شود که برنامه نویس بتواند اجرای برنامه را تجسم و نظارت کند
[ترجمه ترگمان]کل چرخه توسعه زمانی شکل می گیرد که برنامه نویس قادر به تجسم کردن و نظارت بر اجرای برنامه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. We also eliminated other steps and streamlined those that remained to cut cycle times radically.
[ترجمه گوگل]ما همچنین سایر مراحل را حذف کردیم و آنهایی را که باقی مانده بودند برای کاهش ریشه ای زمان چرخه ساده کردیم
[ترجمه ترگمان]ما همچنین گام های دیگری را حذف کردیم و آن هایی را که مانده بودند به صورت ریشه ای حذف کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید