اسم ( noun )
حالات: strata, stratums
مشتقات: stratous (adj.)
حالات: strata, stratums
مشتقات: stratous (adj.)
• (1) تعریف: a horizontal layer, esp. one of several parallel layers in a pile.
• مشابه: layer
• مشابه: layer
- Sliced eggplant forms the lowest stratum of this delicious dish, and then there are several layers of sauce, cheese, and more eggplant.
[ترجمه گوگل] بادمجان ورقه شده پایین ترین لایه این غذای خوشمزه را تشکیل می دهد و سپس چندین لایه سس، پنیر و بادمجان بیشتر می شود
[ترجمه ترگمان] بادمجان sliced پایین ترین لایه این غذای خوش مزه را تشکیل می دهد و سپس چندین لایه سس، پنیر و بادمجان بیشتر وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] بادمجان sliced پایین ترین لایه این غذای خوش مزه را تشکیل می دهد و سپس چندین لایه سس، پنیر و بادمجان بیشتر وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: a layer of material of similar composition, depth, temperature, or the like, as in a geological formation or the earth's atmosphere.
- The troposphere is the innermost stratum of the earth's atmosphere.
[ترجمه گوگل] تروپوسفر داخلی ترین لایه جو زمین است
[ترجمه ترگمان] تروپوسفر دورترین لایه اتمسفر زمین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] تروپوسفر دورترین لایه اتمسفر زمین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: a level in a social hierarchy.
- Those belonging to the lowest stratum of society were most likely to be convicted of crimes they were innocent of.
[ترجمه گوگل] کسانی که به پایین ترین قشر جامعه تعلق دارند به احتمال زیاد به جرم هایی که از آنها بی گناه بودند محکوم می شوند
[ترجمه ترگمان] کسانی که به پایین ترین لایه جامعه تعلق داشتند به احتمال زیاد محکوم به جنایاتی می شدند که بی گناه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] کسانی که به پایین ترین لایه جامعه تعلق داشتند به احتمال زیاد محکوم به جنایاتی می شدند که بی گناه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید