stratigraphy

/strəˈtɪɡrəfiː//strəˈtɪɡrəfɪ/

معنی: چینه شناسی، وضع و ساختمان طبقات زمین
معانی دیگر: (بخشی از زمین شناسی که با سنگ های مطبق سر و کار دارد) چینه شناسی، چینه سنگ شناسی

جمله های نمونه

1. The trench sides provide information about the stratigraphy, and can eventually be removed to give an unobstructed view of the plan.
[ترجمه گوگل]طرف های ترانشه اطلاعاتی در مورد چینه شناسی ارائه می دهند و در نهایت می توان آنها را حذف کرد تا دیدی بدون مانع از پلان ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]طرف trench اطلاعات را در مورد چینه شناسی فراهم می کند و در نهایت می تواند برای ارایه نمای شفاف از این برنامه حذف شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In stratigraphy we are primarily concerned with the starts and the finishes, not with the monotonous middles.
[ترجمه گوگل]در چینه شناسی ما در درجه اول به شروع و پایان می پردازیم، نه با میانه های یکنواخت
[ترجمه ترگمان]در چینه شناسی در درجه اول مربوط به شروع و اتمام است، نه با the یکنواخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The stratigraphy is shown as volcanic formations of Devonian and volcanic-sedimentary formations of Lower Carboniferous.
[ترجمه گوگل]چینه شناسی به صورت سازندهای آتشفشانی دونین و سازندهای آتشفشانی-رسوبی کربونیفر پایین نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]چینه شناسی به صورت آرایش آتشفشانی of و formations رسوبی - sedimentary از Carboniferous پایین تر نشان داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conventional sequence stratigraphy interpreting methods are only using convention seismic and well - logging data.
[ترجمه گوگل]روش های مرسوم تفسیر چینه نگاری توالی فقط با استفاده از داده های لرزه ای و چاه نگاری معمولی است
[ترجمه ترگمان]توالی متعارف روش های تفسیر تنها با استفاده از داده های لرزه ای و داده های چاه به خوبی ثبت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Seismic stratigraphy is the study of stratigraphy and depositional facies as interpreted from seismic data.
[ترجمه گوگل]چینه نگاری لرزه ای مطالعه چینه نگاری و رخساره های رسوبی است که از داده های لرزه ای تفسیر می شود
[ترجمه ترگمان]چینه شناسی مورد مطالعه چینه شناسی و رخساره های depositional است که از داده های لرزه ای تفسیر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. One of the main contents of continental sequence stratigraphy is dividing the three-order Sequence into " LST, TST and HST", representing three stages of a lake basin deposition.
[ترجمه گوگل]یکی از محتویات اصلی چینه نگاری توالی قاره ای، تقسیم توالی سه مرتبه به "LST، TST و HST" است که نشان دهنده سه مرحله از رسوب حوضه دریاچه است
[ترجمه ترگمان]یکی از مضامین اصلی چینه شناسی این رشته، تقسیم سه ترتیبی به \"LST، TST و HST\" است که سه مرحله رسوب حوضچه دریاچه را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Late Quaternary stratigraphy and evolution of the Changjiang Delta, China.
[ترجمه گوگل]چینه شناسی کواترنر پسین و تکامل دلتای چانگجیانگ، چین
[ترجمه ترگمان]چینه شناسی اخیر چهارتایی و تحول دلتای Changjiang، چین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Because they rely on estimation, relative techniques like stratigraphy are considered less precise than absolute techniques, like radiocarbon dating or verification from written records.
[ترجمه گوگل]از آنجا که آنها بر تخمین متکی هستند، تکنیک های نسبی مانند چینه نگاری نسبت به تکنیک های مطلق، مانند تاریخ گذاری رادیوکربن یا تأیید از سوابق مکتوب، دقیق تر در نظر گرفته می شوند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که آن ها به تخمین تکیه دارند، روش های نسبی مانند چینه شناسی کم تر از تکنیک های مطلق، مانند radiocarbon dating یا تایید از سوابق مکتوب در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The contrast of high-resolution sequence stratigraphy is one of the effective ways of high-resolution isochronic correlation.
[ترجمه گوگل]کنتراست چینه‌نگاری توالی با وضوح بالا یکی از راه‌های مؤثر همبستگی هم‌زمان با وضوح بالا است
[ترجمه ترگمان]تفاوت چینه شناسی رشته با وضوح بالا یکی از روش های موثر ارتباط isochronic با رزولوشن بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. On the basis of the characteristics of stratigraphy and petrology, this study focuses on the forming environment, origin and mechanism of the phosphorite in Lower Cambrian of Kuruktag, Xinjiang.
[ترجمه گوگل]بر اساس ویژگی‌های چینه‌شناسی و سنگ‌شناسی، این مطالعه بر محیط تشکیل، منشأ و مکانیسم فسفریت در کامبرین پایینی کوروکتاگ، سین‌کیانگ تمرکز دارد
[ترجمه ترگمان]بر مبنای ویژگی های چینه شناسی و سنگ شناسی، این مطالعه بر روی شکل گیری محیط، مبدا و مکانیزم of در دوره کامبرین، Kuruktag، ژین جیانگ تمرکز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Stratigraphy is one of the basic subjects of most significance in geology.
[ترجمه گوگل]چینه شناسی یکی از موضوعات اساسی در زمین شناسی است
[ترجمه ترگمان]stratigraphy یکی از موضوعات اساسی مهم در زمین شناسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. High - resolution sequence stratigraphy overcomes the fault of diachroneity in lithostratigraphic correlation.
[ترجمه گوگل]چینه نگاری توالی با وضوح بالا بر خطای دیاکرونیتی در همبستگی سنگ چینه غلبه می کند
[ترجمه ترگمان]از چینه شناسی رشته با رزولوشن بالا بر خطای of در ارتباط lithostratigraphic فایق می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The sedimentology and sequence stratigraphy of bay area have been investigated using the outcrop section data.
[ترجمه گوگل]رسوب شناسی و چینه نگاری توالی منطقه خلیج با استفاده از داده های بخش رخنمون مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]بخش sedimentology و چینه شناسی ناحیه خلیج با استفاده از داده های بخش outcrop مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. From the view of stratigraphy, they all belong to the Cretaceous period.
[ترجمه گوگل]از نظر چینه نگاری همگی متعلق به دوره کرتاسه هستند
[ترجمه ترگمان]از نظر چینه شناسی آن ها همگی متعلق به دوره Cretaceous هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چینه شناسی (اسم)
stratigraphy

وضع و ساختمان طبقات زمین (اسم)
stratigraphy

تخصصی

[عمران و معماری] چینه شناسی
[زمین شناسی] چینه شناسی - شاخه اى از علم زمین شناسى که به تشکیل، ترکیب ،ترتیب زمانى و آرایه فضایى سنگهاى رسوبى مى پردازد

انگلیسی به انگلیسی

• study and classification of stratified rocks (geology)

پیشنهاد کاربران

لایه نگاری ( در باستان شناسی )
stratigraphy ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: چینه‏شناسی
تعریف: مطالعۀ علمی چینه‏های زمین|||متـ . چینه‏نگاری

بپرس