1. He's a strapping lad — already bigger than his father.
[ترجمه گوگل]او یک پسر تسمه کش است - قبلاً از پدرش بزرگتر است
[ترجمه ترگمان]او از پدرش بزرگ تر است - از پدرش هم بزرگ تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He was a big strapping guy but short on brains.
[ترجمه گوگل]او مرد بزرگی بود اما مغزش کوتاه بود
[ترجمه ترگمان] اون یه مرد تنومند و تنومند بود ولی مغزش کوتاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A big strapping lad like you shouldn't have much difficulty lifting that!
[ترجمه گوگل]یک پسر بزرگ تسمه کش مانند شما نباید در بلند کردن آن مشکل زیادی داشته باشد!
[ترجمه ترگمان]پسر قد بلندی مثل تو نباید زحمت بلند کردن آن را داشت!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Strapping the skis on the roof, we boarded the hovercraft in Dover.
[ترجمه گوگل]با بستن چوب اسکی روی پشت بام، سوار هواناو در دوور شدیم
[ترجمه ترگمان]چوب اسکی روی پشت بام را تکان داد، ما سوار کشتی hovercraft در دوور شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He was a bricklayer—a big, strapping fellow.
[ترجمه گوگل]او یک آجرکار بود - یک آدم بزرگ و بندکش
[ترجمه ترگمان] اون یه معمار بزرگ و تنومند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Some one who, for preference, was a big strapping lad but short on brains.
[ترجمه گوگل]کسی که، برای ترجیح، یک پسر بزرگ بند بند بود، اما مغز کوتاهی داشت
[ترجمه ترگمان]کسی که او را ترجیح می داد، یک پسربچه تنومند و تنومند بود، اما مغز او کوتاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He was a beautiful strapping lad.
8. Jenny Pitman's strapping gelding is a class act when right.
[ترجمه گوگل]ژل زدن جنی پیتمن یک کار کلاسی است
[ترجمه ترگمان]اسب آخته جنی pitman a است که درست کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Where was Tsu Ma's strapping young nephew?
[ترجمه گوگل]برادرزاده جوان تسو ما کجا بود؟
[ترجمه ترگمان]برادرزاده مادر بزرگ مادر کجا بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. She's a strapping lass.
11. Right down to strapping prospects into driving simulators and seeking their opinions on dashboard and instrument layouts.
[ترجمه گوگل]دقیقاً به نزدیک کردن افراد بالقوه به شبیه سازهای رانندگی و جستجوی نظرات آنها در مورد طرح بندی داشبورد و ابزار
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، چشم اندازه ای آن ها شبیه سازه ای بادی بود و به دنبال نظرات آن ها در مورد داشبورد و طرح بندی ابزار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She remembered Martin as a strapping youth with a big appetite.
[ترجمه گوگل]او مارتین را بهعنوان جوانی با اشتهای زیاد به یاد آورد
[ترجمه ترگمان]مارتین را به یاد جوانی تنومند و تنومند با اشتهای زیاد به یاد می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The farmer's daughters were a fine pair of strapping young girls.
[ترجمه گوگل]دختران کشاورز یک جفت خوب دختران جوان بودند
[ترجمه ترگمان]دخترهای دهقان یک جفت دختر جوان آراسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He towered over everybody like a strapping Gallic chieftain.
[ترجمه گوگل]او مانند یک سردار گالی بند بر روی همه مینشیند
[ترجمه ترگمان]بر سر هر کسی مثل رئیس Gallic قد برافراشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید