strake


معنی: طوقه، باریکه زمین، شکاف سقف، راه راه یا رگه دار کردن
معانی دیگر: ته بند (ستون فلزی یا تخته بندی شده درسر تا سر ته کشتی)، رگه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: straked (adj.)
• : تعریف: a single continuous line of planking or metal plating that extends the entire length of a ship's hull from stem to stern.

جمله های نمونه

1. The valve is driven directly by a large strake multilayer piezoelectric stack, its displacement actuates the power cascade spool after amplification by a lever mechanism.
[ترجمه گوگل]دریچه مستقیماً توسط یک پشته پیزوالکتریک چندلایه بزرگ هدایت می شود، جابجایی آن پس از تقویت توسط یک مکانیسم اهرمی، قرقره آبشار قدرت را فعال می کند
[ترجمه ترگمان]سوپاپ به طور مستقیم با یک پشته پیزوالکتریک large بزرگ هدایت می شود، جابجایی آن پس از تقویت مکانیزم اهرم، قرقره آبشاری قدرت را جابجا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Pressure and velocity fields of spatial cross section on an aircraft model with strake wing and double vertical tails were measured using a seven hole probe.
[ترجمه گوگل]میدان‌های فشار و سرعت مقطع فضایی در مدل هواپیما با بال رگه‌ای و دم عمودی دوگانه با استفاده از یک کاوشگر هفت سوراخ اندازه‌گیری شد
[ترجمه ترگمان]میدان های فشار و سرعت مقطع عرضی بر روی یک مدل هواپیما با بال strake و دو دم عمودی دوبل با استفاده از یک کاوشگر هفت سوراخ اندازه گیری شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The F-15's connection is outboard of the left engine inlet in the upper body of the wing root strake.
[ترجمه گوگل]اتصال F-15 خارج از ورودی موتور سمت چپ در قسمت بالایی بال بال است
[ترجمه ترگمان]اتصال اف - ۱۵ خارج از قسمت های ورودی موتور چپ در قسمت بالایی of ریشه شاخه قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. An experimental study of the effects of the twin vertical fins position and twist strake wing on a fighter aerodynamic characteristics was performed in the wind tunnel.
[ترجمه گوگل]یک مطالعه تجربی از اثرات موقعیت باله‌های عمودی دوقلو و بال پیچشی بر ویژگی‌های آیرودینامیکی یک جنگنده در تونل باد انجام شد
[ترجمه ترگمان]یک مطالعه تجربی از اثرات دو باله عمودی و پیچش بال بال بر روی خصوصیات آیرودینامیک fighter در تونل باد انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The required control forces and moments can be obtained using strake control techniques.
[ترجمه گوگل]نیروها و ممان های کنترلی مورد نیاز را می توان با استفاده از تکنیک های کنترل ضربان به دست آورد
[ترجمه ترگمان]نیروهای کنترل مورد نیاز و لحظه ها را می توان با استفاده از تکنیک های کنترل strake به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Some measures improving the longitudinal and lateral stabilities of aircraft with strake wing configuration are discussed.
[ترجمه گوگل]برخی از اقدامات بهبود پایداری طولی و جانبی هواپیما با پیکربندی بال امتداد بحث شده است
[ترجمه ترگمان]برخی از معیارهای بهبود ثبات طولی و جانبی هواپیما با پیکربندی بال strake مورد بحث قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. At last, all technologies in this paper are proved practical and doable by an example of train wheel strake.
[ترجمه گوگل]در نهایت، تمام فناوری‌های موجود در این مقاله با مثالی از ضربه چرخ قطار عملی و قابل انجام هستند
[ترجمه ترگمان]در نهایت، همه تکنولوژی های موجود در این مقاله عملی و شدنی با نمونه ای از چرخ قطار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A safe and feasible construction scheme is put forward for ship strengthened by doubler strake and its later repair.
[ترجمه گوگل]یک طرح ساخت و ساز ایمن و امکان پذیر برای کشتی تقویت شده توسط دوبلر strake و تعمیر بعدی آن ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]طرح ساختمانی ایمن و امکان پذیر برای کشتی تقویت شده توسط doubler strake و تعمیر بعدی آن مطرح شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Some measures improving the longitudinal and lateral stabilities of combat aircraft with strake wing configuration are discussed.
[ترجمه گوگل]برخی از اقدامات بهبود پایداری طولی و جانبی هواپیماهای جنگی با پیکربندی بال‌های ضربی مورد بحث قرار می‌گیرند
[ترجمه ترگمان]برخی از معیارهای بهبود stabilities طولی و جانبی هواپیماهای جنگی با پیکربندی بال strake مورد بحث قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Some unusual control surfaces such as spoiler, clam-shell aileron, body-nose strake, movable wing-tip are investigated on two typical configurations.
[ترجمه گوگل]برخی از سطوح کنترل غیرمعمول مانند اسپویلر، هواکش پوسته صدفی، رگه بدنه بینی، نوک بال متحرک در دو پیکربندی معمولی بررسی می‌شوند
[ترجمه ترگمان]برخی سطوح کنترل غیر معمول مانند spoiler، aileron صدف، strake، strake بینی، نوک بال متحرک بر روی دو پیکره بندی های معمولی بررسی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The maximum lift coefficient could be raised by 30%. It has been shown that moving surface is an excellent technique to control separated flow over the strake wing.
[ترجمه گوگل]حداکثر ضریب بالابر را می توان تا 30٪ افزایش داد نشان داده شده است که سطح متحرک یک تکنیک عالی برای کنترل جریان جدا شده روی بال رگه است
[ترجمه ترگمان]حداکثر ضریب بالابر را می توان با ۳۰ % افزایش داد نشان داده شده است که سطح متحرک یک روش عالی برای کنترل جریان جدایی از بال strake است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

طوقه (اسم)
ring, torque, gorget, strake

باریکه زمین (اسم)
screed, strake

شکاف سقف (اسم)
strake

راه راه یا رگه دار کردن (فعل)
strake

پیشنهاد کاربران

strake ( حمل ونقل هوایی )
واژه مصوب: پیش باله
تعریف: سطح آئرودینامیکی باریکی بر روی بدنة هواگرد، هم جهت با جریان هوا، برای تولید تاوه با هدف بهبود جریان عبوری

بپرس