straight out

/ˈstreɪtˈaʊt//streɪtaʊt/

صریحا، رک، بی پرده پوشی، سرراست، مستقیم، بی بند و بار، لگام گسیخته، کاملا، صددرصد، راست حسینی، یکراست، مستقیما

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: thoroughgoing, complete, or total.
مشابه: complete, downright

(2) تعریف: frank, candid, or direct.
مشابه: direct, downright

پیشنهاد کاربران

تمام و کمال
تمام عیار
بدون تردید و تأمل
صریح
straight sb out:
to improve someone's behaviour
اصلاح رفتار کسی
بی رودربایستی
صاف و پوست کنده
سرراست
قلفتی

بپرس