stormy petrel

/ˈstɔːrmiˈpetrəl//ˈstɔːmiˈpetrəl/

معنی: خروس جنگی، مرغان توفان
معانی دیگر: رجوع شود به: storm petrel، stormpetrel ج

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a storm petrel.

(2) تعریف: a person who tends to cause trouble; rebel.

جمله های نمونه

1. Sinclair Lewis was stormy petrel in his life as in his books.
[ترجمه گوگل]سینکلر لوئیس مانند کتاب‌هایش در زندگی‌اش نقشی طوفانی داشت
[ترجمه ترگمان]\"سینکلر\" در زندگی خود مانند کتاب های او مرغ طوفان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The stormy petrel soars with a scream, a streak of black lightning, as an arrow pierces the clouds, on wing-tip slicing the wave froth.
[ترجمه گوگل]پترل طوفانی با فریاد اوج می گیرد، رگه ای از رعد و برق سیاه، همانطور که تیری ابرها را سوراخ می کند، روی نوک بال که کف موج را برش می دهد
[ترجمه ترگمان]توفان طوفان در آسمان پرواز می کند، مثل تیری که ابرها را سوراخ می کند، نوک امواج را پاره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In the face of the stormy petrel, I am just a groaning seagull, a whimpering loon or a stupid penguin.
[ترجمه گوگل]در مواجهه با پترل طوفانی، من فقط یک مرغ دریایی ناله می‌کنم، یک لون ناله یا یک پنگوئن احمق
[ترجمه ترگمان]در صورت توفان توفانی، من فقط یک مرغ دریایی نالان هستم، یک مرغ دریایی نالان یا یک پنگوئن احمق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The valiant Stormy Petrel proudly wheels among the lightning, o'er the roaring, raging ocean, and his cry resounds exultant, like a prophecy of triumph – Let it break in all its fury!
[ترجمه گوگل]پترل طوفانی شجاع با افتخار در میان رعد و برق می چرخد، ای اقیانوس خروشان و خروشان، و فریادش مانند پیشگویی پیروزی طنین انداز شادی می کند - بگذار با تمام خشمش بشکند!
[ترجمه ترگمان]طوفانی پر از رعد و برق در میان رعد و برق، در میان رعد و برق، مانند پیشگویی پیروزی، از شادی و شادی، مانند پیشگویی پیروزی در همه خشم، طنین می افکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He's a stormy petrel.
[ترجمه گوگل]او یک پترل طوفانی است
[ترجمه ترگمان] اون طوفان طوفان طوفان - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. At last, one of the company's most skillful " trouble - shooters " was sent to interview this stormy petrel.
[ترجمه گوگل]سرانجام یکی از ماهرترین "مشکل گشا"های شرکت برای مصاحبه با این پترل طوفانی فرستاده شد
[ترجمه ترگمان]سرانجام یکی از the \"تیراندازان - تیراندازان\" برای مصاحبه با این مرغ طوفان فرستاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Between the clouds and the sea proudly soars the stormy petrel, as a streak of black lightning.
[ترجمه گوگل]بین ابرها و دریا، پترل طوفانی، همچون رگه ای از رعد و برق سیاه، با افتخار اوج می گیرد
[ترجمه ترگمان]در میان ابرها و دریا با غرور و غرور در آن توفان طوفان فرو می رود، مثل یک خط صاعقه سیاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خروس جنگی (اسم)
bantam, brawler, scrapper, fighting cock, stormy petrel, bearcat, fire eater, game fowl, gamecock

مرغان توفان (اسم)
stormy petrel, storm petrel

انگلیسی به انگلیسی

• cause controversy, incite arguments

پیشنهاد کاربران

بپرس