stormbound

/ˈstɔːrmbæʊnd//ˈstɔːmbaʊnd/

معنی: توفان زده، قطع رابطه شده در اثر توفان
معانی دیگر: (به خاطر توفان یا انقلاب هوا) دچار تاخیر، دچار راهبندان، مسدود، گرفتار توفان، گرفتاریادچارطوفان

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: detained, delayed, or cut off from communication by storms.

- stormbound schoolchildren
[ترجمه گوگل] دانش آموزان طوفان زده
[ترجمه ترگمان] از بین بردن بچه های مدرسه ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

توفان زده (صفت)
stormbound

قطع رابطه شده در اثر توفان (صفت)
stormbound

پیشنهاد کاربران

بپرس