1. stories passed on by oral tradition
داستان هایی که دهان به دهان گشته است (طبق سنت گفتاری انتقال یافته است).
2. her stories are all set in a rural frame
همه ی داستان های او دارای زمینه ی روستایی است.
3. her stories depict various aspects of city life
داستان های او جنبه های گوناگونی از زندگی شهری را هویدا می کند.
4. his stories are flat and lifeless
داستان های او کسل کننده و بی روح هستند.
5. his stories are full of fantastic details
داستان های او دارای جزییات تخیلی بسیاری می باشد.
6. his stories are full of humor
داستان های او بسیار خنده دار است.
7. his stories are spiced with humor and wit
مزاح و شوخ طبعی داستان های او را پر جلوه تر می کند.
8. his stories show a surprising poverty of imagination and inventiveness
داستان هایش حاکی از این است که او به طور تعجب آوری فاقد قوه تخیل و ابتکار است.
9. spicy stories
داستان های نسبتا قبیح
10. the stories which his father passed on to him
داستان هایی که پدرش برای او نقل می کرد.
11. weird stories about supernatural events
داستان های اسرارآمیز درباره ی رویدادهای فوق طبیعی
12. many colorful stories are told about him
داستان های بسیار زیاد و جالبی درباره ی او می گویند.
13. other short stories of note
دیگر داستان های کوتاه در خورتوجه
14. the biggest stories of the year
بزرگترین رویدادهای سال
15. the strange stories which aunt turan used to tell us
داستان های شگفت انگیزی که عمه توران برایمان می گفت
16. a hotel ten stories high
یک هتل به بلندی ده طبقه
17. dancers who tell stories through bodily gestures
رقصندگانی که با حرکات بدن،داستان بیان می کنند.
18. drama and short stories are two different literary genres
نمایشنامه و داستان کوتاه دوگونه ی ادبی متفاوت هستند.
19. several of his stories were later dramatized
چندین داستان او بعدا به صورت نمایش درآورده شد.
20. the king arthur stories make up the matter of britain
حکایت های مربوط به شاه آرتورداستان های حماسی انگلیس را تشکیل می دهند.
21. most of his short stories are quite pedestrian and flat
اکثر داستان های او معمولی و خسته کننده اند.
22. our office is ten stories high
اداره ی ما ده طبقه است.
23. the building is ten stories high
ساختمان ده طبقه ارتفاع دارد.
24. he excerpted passages from hedayat's stories and published them in a small book
او بخش هایی از داستان های هدایت را جدا کرد و به صورت کتاب کوچکی به چاپ رساند.
25. he entertained the children with funny stories
او بچه ها را با داستان های خنده دار سرگرم می کرد.
26. he tends to spin out his stories and that tires his readers
او تمایل دارد که داستان های خودش را کش بدهد و این کار خواننده را خسته می کند.
27. his ideas are mirrored in his stories
اندیشه های او در داستان هایش منعکس شده اند.
28. sadness is the keynote of these stories
حزن زمینه ی اصلی این داستان ها را تشکیل می دهد.
29. she quickened my interest with colorful stories
او با داستان های دل انگیز علاقه ی مرا برانگیخت.
30. he has drawn many parallels between these stories and the plays of shakespeare
او تشابهات زیادی میان این حکایات و نمایشنامه های شکسپیر پیدا کرده است.
31. my son, john, delights in reading detective stories
پسرم جان از خواندن داستان های پلیسی لذت می برد.
32. he found a more effectual way of writing stories
او راه موثرتری را برای داستان نویسی پیدا کرد.
33. a spiral stairway with a well that extends through four stories
یک پلکان مارپیچ که فضای خالی وسط آن چهار طبقه ارتفاع دارد.
34. to eke out his meager pay, he turned to writing stories
برای افزودن بر درآمد ناچیز خود به داستان نویسی روی آورد.