storable


انبارشدنی، انبار کردنی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: capable of remaining fresh or useful during long periods in storage.
اسم ( noun )
مشتقات: storability (n.)
• : تعریف: (usu. pl.) storable things.

جمله های نمونه

1. The Titan was designed to use only storable propellants, at the price of somewhat inferior specific impulse.
[ترجمه گوگل]تایتان برای استفاده از پیشرانه‌های قابل ذخیره‌سازی، با قیمت تکانه‌های خاص تا حدودی پایین‌تر طراحی شده بود
[ترجمه ترگمان]این تیتان به گونه ای طراحی شده است که تنها از storable propellants به قیمت یک تکانه خاص کم تر استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The key to manufacture of storable fuels on Mars lies in the use of water-bearing surface materials, not atmospheric water vapor.
[ترجمه گوگل]کلید تولید سوخت های قابل ذخیره در مریخ در استفاده از مواد سطحی حاوی آب نه بخار آب اتمسفر نهفته است
[ترجمه ترگمان]کلید تولید سوخت های storable در مریخ در استفاده از مواد سطحی حامل آب، نه بخار آب جو قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But later a demand for storable rocket propellants and life-support fluids could make the chemical processing of these gases very desirable.
[ترجمه گوگل]اما بعداً تقاضا برای پیشران موشک قابل ذخیره و سیالات حیاتی می تواند پردازش شیمیایی این گازها را بسیار مطلوب کند
[ترجمه ترگمان]اما بعدا تقاضا برای propellants موشک storable و مایعات حمایت از زندگی می تواند باعث شود که پردازش شیمیایی این گازها بسیار مطلوب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In 1953 the first tactical missile using a storable propellant (nitric acid and carbon-hydrogen fuel), the R- was created with a range of 270 km.
[ترجمه گوگل]در سال 1953 اولین موشک تاکتیکی با استفاده از پیشران قابل ذخیره (اسید نیتریک و سوخت کربن هیدروژن)، R- با برد 270 کیلومتر ساخته شد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۵۳ اولین موشک تاکتیکی با استفاده از سوخت storable (اسید نیتریک و سوخت هیدروژن)، R - با برد ۲۷۰ کیلومتر ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. PC Computer control and parameter record is storable and trackable for the abnormity.
[ترجمه گوگل]کنترل کامپیوتر کامپیوتر و رکورد پارامتر قابل ذخیره و ردیابی برای ناهنجاری است
[ترجمه ترگمان]کنترل کامپیوتر کامپیوتر و سابقه پارامتر storable و trackable برای the است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Last year's ending stocks of a storable commodity.
[ترجمه گوگل]انبارهای پایانی سال گذشته یک کالای قابل نگهداری
[ترجمه ترگمان]پایان سال گذشته سهام یک کالای storable
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Liquid-fueled DF-5A missiles may not employ storable liquid fuel propellant, possibly requiring a lengthy fueling process before firing.
[ترجمه گوگل]موشک‌های DF-5A با سوخت مایع ممکن است از پیشران سوخت مایع قابل ذخیره‌سازی استفاده نکنند، و احتمالاً قبل از شلیک به فرآیند سوخت‌رسانی طولانی نیاز دارند
[ترجمه ترگمان]موشک های DF - ۵ A ممکن است موشک های سوخت مایع storable را به کار نبرده باشند، احتمالا نیاز به یک فرآیند سوخت گیری طولانی قبل از شلیک کردن دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Today's home fitness equipment is portable, storable, and best of all, affordable.
[ترجمه گوگل]تجهیزات تناسب اندام خانگی امروزی قابل حمل، قابل نگهداری و از همه بهتر، مقرون به صرفه هستند
[ترجمه ترگمان]تجهیزات تناسب اندام امروزی، قابل حمل، storable و بهتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Bio-mass energy is the only storable and transportable renewable energy, and for the time being, is the most hopeful substituting energy to realize the utilization at a large scale.
[ترجمه گوگل]انرژی زیست توده تنها انرژی تجدیدپذیر قابل ذخیره و قابل حمل است و در حال حاضر امیدوارترین انرژی جایگزین برای تحقق استفاده در مقیاس بزرگ است
[ترجمه ترگمان]انرژی زیستی انبوه تنها انرژی تجدید پذیر و قابل تجدید پذیر است و برای آن زمان، the جایگزین انرژی برای تحقق کاربرد در مقیاس بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This field can two values: Storable product or service.
[ترجمه گوگل]این فیلد می تواند دو مقدار داشته باشد: محصول یا خدمات قابل ذخیره سازی
[ترجمه ترگمان]این میدان می تواند دو مقدار داشته باشد: محصول یا سرویس Storable
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Unless consumption goods are costlessly storable, which they aren't, I do not think so.
[ترجمه گوگل]من فکر نمی کنم، مگر اینکه کالاهای مصرفی بدون هزینه قابل نگهداری باشند، که اینطور نیست
[ترجمه ترگمان]مگر اینکه کالاهای مصرفی costlessly باشند، که نیستند، من اینطور فکر نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It is found that T-M is storable and thermostable, and has slow and low liberation of heat in the curing process.
[ترجمه گوگل]مشخص شده است که T-M قابل ذخیره و حرارت است و دارای آزادسازی کند و کم حرارت در فرآیند پخت است
[ترجمه ترگمان]مشخص شده است که T - M storable و thermostable است و در فرآیند درمان کند و کم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Flexible keyboard is storable and portable so that users can bring it everywhere.
[ترجمه گوگل]صفحه کلید انعطاف پذیر قابل ذخیره و قابل حمل است تا کاربران بتوانند آن را به همه جا بیاورند
[ترجمه ترگمان]صفحه کلید انعطاف پذیر storable و قابل حمل است تا کاربران بتوانند آن را به همه جا بیاورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. On Earth, nitrogen is an important ingredient of both storable rocket fuels and oxidizers.
[ترجمه گوگل]در زمین، نیتروژن یک عنصر مهم برای سوخت های قابل ذخیره موشک و اکسید کننده ها است
[ترجمه ترگمان]در زمین، نیتروژن یک جز مهم سوخت موشک storable و oxidizers است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Since they can be stored indefinitely under local conditions without refrigeration, they are called storable propellants.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که می توان آنها را به مدت نامحدود در شرایط محلی بدون یخچال نگهداری کرد، به آنها پیشرانه های قابل ذخیره می گویند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که آن ها می توانند به طور نامحدود تحت شرایط محلی و بدون یخچال ذخیره شوند، آن ها را storable propellants می نامند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[مهندسی گاز] انبارکردنی، انبارشدنی

انگلیسی به انگلیسی

• capable of being stored, capable of being set aside for future use

پیشنهاد کاربران

بپرس