stoppable

جمله های نمونه

1. Of course nobody is all stoppable or unstoppable in principle.
[ترجمه گوگل]البته هیچ کس اصولاً متوقف یا غیرقابل توقف نیست
[ترجمه ترگمان]البته هیچ کس all یا غیرقابل توقف در اصل نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In other words, ageing is not only stoppable but also reversible.
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، پیری نه تنها قابل توقف نیست، بلکه قابل برگشت است
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، سالمندی نه تنها stoppable بلکه برگشت پذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Of course such disaster recovery plans must be in place, as the soil spill has not proved stoppable .
[ترجمه گوگل]البته چنین طرح‌هایی برای بازیابی بلایای طبیعی باید وجود داشته باشد، زیرا نشت خاک قابل توقف نیست
[ترجمه ترگمان]البته برنامه های بازیابی فاجعه باید در جایی باشد چون نشت زمین ثابت نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The wish and will of the people are not stoppable.
[ترجمه گوگل]خواست و اراده مردم متوقف شدنی نیست
[ترجمه ترگمان]آرزوی و اراده مردم stoppable نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Honestly? all i am saying is that i think that he is either injured or having a slow year, and seems a little stoppable.
[ترجمه گوگل]صادقانه؟ تنها چیزی که می‌گویم این است که فکر می‌کنم او یا مصدوم است یا سال کندی را پشت سر می‌گذارد و به نظر می‌رسد که کمی متوقف شود
[ترجمه ترگمان]واقعا؟ تنها چیزی که من میگم اینه که من فکر می کنم که اون یا صدمه دیده یا یک سال آروم پیش میره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Of course such disaster recovery plans must be in place, as the oil spill has not proved stoppable.
[ترجمه گوگل]البته چنین طرح‌هایی برای بازیابی فاجعه باید وجود داشته باشد، زیرا نشت نفت قابل توقف نیست
[ترجمه ترگمان]البته برنامه های بازیابی فاجعه باید در جایی باشد چون نشت نفت ثابت نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Life take on meaning when you become motived, set goals and charge after them in an un stoppable manner !
[ترجمه گوگل]زندگی زمانی معنا پیدا می کند که انگیزه پیدا کنید، اهدافی را تعیین کنید و به شکلی غیرقابل توقف به دنبال آنها بپردازید!
[ترجمه ترگمان]زندگی وقتی معنی می دهد که شما به طور غیر رسمی اهداف خود را تعیین کرده و به دنبال آن ها به کار خود ادامه می دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If we pick up our pace he may be stoppable.
[ترجمه گوگل]اگر سرعتمان را بالا ببریم ممکن است متوقف شود
[ترجمه ترگمان]اگر ما قدم به قدم برداریم، او ممکن است stoppable باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• can be halted, can be stopped, can be arrested

پیشنهاد کاربران